به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، ای خوش آن لحظه که نسیم رحمتش وزیدن گرفت ودل های از نوا رفته مان را جان تازه بخشید،اعتکاف درمانگاه دل های زخمی است.
وقتی که دل بی طاقتم به مسجد رسید و می خواست اسباب نیاز بگسترد،عقل نادانم،مردد در چارچوب درب خانه مان ایستاده بود و محاسبه می کرد،اما اکنون او نیز می داند که اعتکاف گوشه ای از بهشت است و اهل آن زبدگانی هستند که خدا آنان را به خانه خود و به سوی خود خوانده است.آی مردم!آی مردم!جایتان خالی !آنجا که همسایه دیوار به دیوار مان خدا بود ومجالی،تا زیباترین لحظات را تجربه کنیم.
همه آمده بودند پیر وجوان،کوچک و بزرگ.اعتکاف یعنی ارتباط با خدا و یک فرصت طلایی برای رسیدن نقطه سعادت.اما ذهن من که در میان این همه عظمت گم می شود حتی برای لحظه ای فکر کردن به آن.در طول سال در هر زمانی که انسان بتواند حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگیرد صحیح است ولی بهترین زمان برای اعتکاف ماه رجب و ماه رمضان است.
اینجا یکی از مساجد شهر یاسوج است،مسجد حضرت ابوالفضل(ع).برای تهیه گزارش به میان جمعی رفتم که همه با دلی شکسته آمده بودند،هر چه می گشتم کسی را برای مصاحبه پیدا نمی کردم هر کس مشغول عبادت بود،دلم نمی خواست مزاحم خلوتشان شوم،اما دوست داشتم از حال و هوایشان برایم بگویند که چگونه گذشت؟
یکی از معتکفین می گوید:چه زود گذشت،خیلی زود به طوری که ما اصلاً گذشت زمان را احساسن کریدم.ای کاش این سه روز تمام نمی شد چرا که شیرین ترین و پر خاطره ترین لحظات زندگی ام بود و انگار دوباره متولد شده ام.
آن بغض هایی که خود را درلابه لای حنجره ها پنهان کرده و فشرده شده بودند،رهایی یافتند و گونه های شیفتگانت سرخ بود از درد اشتیاق.
این ضجه زدن ها،آه و ناله کردن ها و فریاد زدن ها که نه تنها وجود ما،بلکه خانه تو را نیز فرا گرفته از چه سخن می گویند؟این مشتاقان درگاهت برای چه سه روز از دنیا بریده اند و دل به تو بسته اند و به انتظار نیم نگاهی و عنایتی از سوی تو خالصانه می گریند.اما افسوس که خیلی زود گذشت وخیلی از حرفها ناتمام ماند وهم اکنون در انتظار رمضان ویا اعتکافی دیگر می مانیم.
یا حبیب القلوب !تو را باید در دلهای عاشقانت جستجو کرد. پروردگارا!به آبروی این دلدادگانت تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) را از تو می خواهیم و آرزو می کنیم.
بک یا الله ...یا الله و گاهی سکوت تمام مسجد را فرا می گرفت .به راستی در لابلای این سکوت ها چیست؟همه تو را با تمام وجود می خوانند،عده ای صلوات هدیه می کردند،عده ای پیشانی نیازشان را به درگاه تو ای معشوق و محبوب می ساییدند و نماز می گذاردند، زیارت عاشورا که خوانده می شد،گویی عاشورای حسینی دوباره زنده می شد.
سحر پناهپوری یکی از معتکفین به نقش اعتکاف در زندگی اشاره کرد و گفت:اعتکاف هم در زندگی فردی و اجتماعی تأثیر بسزایی دارد.
وی افزود:وقتی انسان معتکف می شود سه روز به دور از هیاهوهای دنیوی،مادیات و مشغله هایی که مخصوصاً در زندگی شهری وجود دارد،جایی را پیدا می کند تا با خدای خودش راز ونیاز کند و این اتفاق کم اتفاق می افتد.
این بانوی معتکف با اشاره به تأثیر اعتکاف بر اعتبار اجتماعی زنان تصریح کرد:وقتی یک خانم خانه داری معتکف می شود و در این اعتکاف یک استاد اخلاق در مورد مسائل روز و اجتماعی صحبت می کند با نکات اخلاقی جدیدی آشنا می شود که می تواند آن ها را در زندگی به کار ببرد.
پناهپوری اظهار کرد:یک فرد معتکف وقتی پا به مسجد می گذارد مسیر جدیدی را برای زندگی اش انتخاب می کند.
وی ادامه داد:سعی می کنم از کسانی که در این مجموعه هستند زنان موفق،مادرانی که فرزندان خوبی تربیت کرده اند الگو بگیرم و از هر کسی چیزی را یاد بگیرم و در کنار هم قرار دهم و مسیر زندگی ام را مشخص کنم.
این بانوی معتکف در پایان گفت:به طور قطع وقتی کسی دچار مشکلات روحی است،به اعتکاف که می آید،خیلی از مشکلاتش برطرف می شوند و این سه روز مسیر زندگی بسیاری از افراد را تغییر داده است.
پیر زنی دعایش چه زیبا بود می گفت:از خدا می خواهم امام زمان(عج)زودتر بیاید تا ظلم را ازبین ببرد.
خوب می دانم که چه دلتنگ می شوی آن لحظه که بار سفرت به دست،از تک تک همسفرانت در این سه روز خداحافظی می کنی شاید بارانی شدن آسمان چشمانت،بارش قطرات باران اشک بر کویر خشکیده دلت دراین سه روز طراوت خاصی داده وبه فریاد دلت برسد.
دختر دانشجویی دوست داشت از حال و هوایش برای همه تعریف کند این طور بیان می کند:خدا زندگی دوباره ای به من داده است.
وی ادامه داد:شاید در گذشته خیلی گناه کردم اما این سه روز برایم فرصتی دوباره است تا خودم را پیدا کنم،از لحظه ای که به مسجد وارد شدم از گذشته خودم پشیمانم که همه را موقع گناه می دیدم، ولی خدا را نمی دیدم، و خدا به من لطف می کرد که آبرویم را جلوی دیگران نمی ریخت.
این دختر دانشجو ابراز داشت:اعتکاف به ما فرصت می دهد تا بتوانیم طعم زندگی را بچشیم.
یکی دیگر از معتکفان بانوی جوانی است که در گوشه مسجد نشسته،می گوید:بهترین خاطره اعتکاف،هم نشینی با این جماعت است که در قنوت نماز ایستاده اند.
می پرسم چرا؟جواب می دهد؟ تا به حال چنین حال و هوایی را ندیده بودم که انسان سه روز را پیدا کند و در جایی خلوت با خدا هر چه که دلش می خواهد بگوید.
حالا این من هستم که در میان این جمع غریبه ام،به اصحاب یمین غبطه می خورم به آیه ای از قرآن می رسم "فی سموم و حمیم و ظل من یحموم"سوره واقعه آیات 42و 43.
برای این که خود را بشناسی و گودال های عمیق نفسانیت و حیوانیت را در عمق جان خود از نزدیک ببینی و باطن خودر ا تماشا کنی و چون گدایی که در زیر پای گناه خرد شده است فریاد می زنی "ظلمت نفسی و تجرأت بجهلی".
روز آخر اما چه سخت است وداع.اعمال ام داوود.کم کم سفره را جمع خواهند کرد اما نه!سفره برچیده نخواهد شد،مگر این که خودت زود سیر شوی. آنان که معتکف حقیقی اند تا ابد معتکف خواهند ماند،چه درون مسجد باشند و چه بیرون!
خوب می توانم تصور کنم؛تا چند صباحی خاطرات خوش مهمان خدا بودن را یادآور می شوی وحسرت زودگذربودن آن ها،بغض گلوگیرت خواهد شد.به زودی این تمرین سه روزه را با اردویی سی روزه در ماه مبارک رمضان پیوند خواهی داد و دوباره طعم خوش مناجات سحر و لذت سفره افطار را خواهی چشید،ان شاءالله.
و آقا جان در آخر دعای همه معتکفین این است :اللهم اعجل لولیک الفرج.
مراسم اعتکاف در 60 نقطه و 70 مسجد استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد که بیش از 7 هزار نفر در آن شرکت کردند.
منبع:سایت زنان استان کهگیلویه و بویراحمد(ایل بانو)
انتهای پیام/م.ن
نظرات کاربران