به گزارش چهارفصل به نقل از دانا، جهان نوشت، روز گذشته محمود احمدی نژاد در واکنش به گزارش اخیر رئیس جمهور که در بخشهای زیادی از آن به نقد عملکرد وی پرداخته بود، حسن روحانی را به مناظره فراخواند.
به گزارش جهان، همزمان این خبر با واکنش و بازتاب داخلی و احتمالا خارجی کم سابقه ای مواجه شد به نحوی که پربیننده ترین خبرهای روز گذشته در سایتهای مختلف، به استناد نمایش دهنده های این سایتها، مربوط به این خبر و حواشی متعلق به آن بود و می توان پیش بینی کرد که امروز نیز موضوع اصلی روزنامه های داخلی کشور باشد.
وابستگان و نیز طرفداران هر دو رئیس جمهور در تحلیل ها و اظهار نظرهای خود که بعضا هم با توهین و تحقیر طرف مقابل همراه می شد، پیروزی را پیشاپیش ازآن خود می پندارند. (مروری بر تحلیلها، مصاحبه ها و کامنتهای این اخبار در سایتها مختلف گواهی بر این مدعا است.)
اما براستی پیروز این مناظره (بخوانید مبارزه) در صورت انجام چه کسی خواهد بود؟
برای پاسخ به این سوال لازم است مروری داشته باشیم بر رویه ناصوابی که چندی قبل از رقابتهای انتخاباتی سال ۸۸ آغاز شد و رفته رفته تبدیل به فرهنگی در عرصه سیاسی کشور شد که شاید یکی از بزرگترین خسارتهای فتنه ۸۸ مربوط به همین امر است.
در آن ایام همزمان با سیل توهین ها و تخریبهای شکل گرفته علیه رئیس جمهور وقت، وی نیز دست به مقابله به مثل زد و با ورود غیر اخلاقی در مناظره ها به دو قطبی نمودن فضا مبادرت نمود و اگرچه توانست آرای خود را مقداری افزایش دهد اما به همراه اقدامات جریان مقابل، زمینه ساز ایجاد شکاف در بین مردم کشوری شد که تا پیش از آن وحدت و یکدلی خود را بارها در مسائل و منافع کشور به نمایش گذاشته بودند.
هر دو قطب ایجاد این منازعه، بنا به شواهد متعدد هر زمان نیز آتش این فتنه رو به فروکش کردن می نمود به مانند بنزینی بر آتش، مانع از فروکش کردن آن می شدند.
اما منتقدان احمدی نژاد نیز که بارها به این اقدامات اعتراض کردند، با الگو گیری از وی در مباحثات سیاسی، راه او را تکرار نمودند. گویی که تنها راه پیروزی در صحنه های سیاسی نظیر انتخابات را ایجاد دو قطبی در جامعه می پنداشتند. موضوعی که بارها دلسوزان و بزرگان انقلاب همچون مقام معظم رهبری نسبت به آن هشدار داده و جریانات سیاسی را از آن بر حذر داشته بودند.
به موضوع اصلی این تحلیل برگردیم. "براستی چه کسی برنده اصلی اینگونه جدلهای سیاسی است؟"
احمدی نژاد و روحانی هر دو نشان داده اند که توانایی غلبه کردن بر رقیب سیاسی خود را در عرصه کلام و ادعا دارند و این توانمندی! را بویژه در انتخابات دو دوره اخیر ریاست جمهوری به اثبات رسانده اند.
مطمئنا در صورت رویارویی این دو رئیس جمهور، هر کدام خواهند توانست هواداران خود را راضی نمایند و احتمالا پس از برپایی مناظره هر دو گروه تحلیل خواهند کرد که پیروز مناظره بوده اند بی آنکه کمترین تاثیر مثبت را برروی هواداران طرف مقابل داشته باشند. و این یعنی تشدید دو قطبی و شکاف در جامعه و سست کردن زمینه های اتحاد مردم. موضوعی که دقیقا دشمنان این مرز و بوم برای رسیدن به آن، سالها برنامه ریزی و دسیسه چینی کرده اند.
آری پیروز واقعی این مناظره و نظایر آن، دشمنان انقلاب و بازنده اصلی مردم کشورعزیزمان ایران هستند که ذائقه آنها در چند سال اخیر اندکی تغییر کرده و سیاسیون برای موفقیت در عرصه های انتخاباتی راهی بهتر از تحریک احساسات آنها پیدا نکرده اند.
مقوله ای که از آن به عنوان یکی از آفتهای دموکراسی نام برده می شود و مادامی که سطح آگاهی مردم بالا نرود علاجی برای آن ایجاد نخواهد شد!
باید تلاش کرد به جای تحریک احساسات کور که ثمره ای جزء ایجاد شکاف و نقار در بین توده های جامعه ندارد، سطح آگاهی عمومی مردم را بالا برد و در اینصورت است که برنامه ها و عملکردها ـ به جای شعارها و تحریک عواطف ـ پیروز میدان خدمتگزاری در کشور خواهد شد.
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران