چهارفصل، مهدی دلبند، در یاداشتی که برای این پایگاه خبری ارسال کرد به اظهارات اخیر رضا توفیقی در نشست با برخی ا ز رسانه های استان پاسخ داد.
آنچه موجبات این نوشتار را فراهم آورد مصاحبه آقای سید ضیاءالدین رضاتوفیقی با چند سایت خبری استان است و آنچه این نوشتار متعهد به پرداختن به آن است پاسخ به بخشی از اظهارات وی است.
1- شعارهای انقلاب
شعار آزادی:
آقای رضاتوفیقی به دو شعار محوری انقلاب اسلامی یعنی آزادی و استقلال اشاره کرده و گفتمان اصولگرایی را متهم به فراموش کردن یا به فراموشی سپردن آزادی کرده است.در باب آزادی باید گفت عملکرد اصلاح طلبان در دوران اصلاحات به خوبی منظور آنها را از این شعار نشان می دهد.
دورانی که به بهانه آزادی بیان هجمه های عظیمی توسط روزنامه های زنجیره ای به مقدسات و آرمان های مردم وارد کردند.دورانی که در آن زیارت عاشورا خشونت آفرین خوانده شد و مهدویت و امام عصر(عج) خرافات .
مردم هنوز حمله همه جانبه روزنامه ها و نشریات و فیلم های لیبرالی را به ارزش های دینی، آرمان های امام(ره) و خون شهیدان فراموش نکرده اند. آیا منظورتان از آزادی این است؟آیا انتظار دارید مردم حوادث کوی دانشگاه و فتنه قتل های زنجیره ای و تئوری های فتح سنگر به سنگر و فشار از پایین چانه زنی از بالا و واتیکانیزه کردن ولایت فقیه را فراموش کنند؟آیا مصداق آزادی ترویج روابط دختر و پسر و عشق های نامشروع و تمسخر حجاب و نمادهای مذهبی و ترویج سبک زندگی آمریکایی در فیلم ها و نشریات زرد دوران اصلاحات است؟
و اما شعار استقلال:
معنای استقلال و وابستگی از منظر شما چیست؟ شما استکبار ستیزی را به معنای غرب ستیزی گرفته اید و غرب گرایی را به معنای تعامل.اگر به صحیفه امام(ره) نظری بیفکنید معنای استقلال و وابستگی و غرب ستیزی را خواهید یافت.
منطق امام (ره) استکبارستیزی و ظلم ستیزی و دفاع از محرومان و مستضعفان عالم بود و نه تنش زدایی و تعامل با کدخدا.البته شما و دوستانتان این منطق را تندروی و خشونت طلبی می نامید، چرا که به خاستگاه واقعی انقلاب اسلامی ایران پی نبرده اید.باید بدانید که انقلاب اسلامی از اساس برای ایجاد تنش در جهان و به هم ریختن نظام ظالمانه جهانی به وجود آمد.اما با عرض تأسف پس از امام راحل(ره) روشنفکران غربزده و پشیمانان از انقلاب و مزدوران استکبار کرکره انقلابی گری را به بهانه تنش زدایی و گفتگوی تمدن ها و تعامل و رابطه پایین کشیدند.
البته نتیجه سیاست تنش زدایی حمله آمریکا به افغانستان و عراق و محور شرارت خواندن ایران و تعلیق فعالیت های هسته ای کشور بود. و اکنون نیز دولت یازدهم همان بینش غلط را نسبت به استکبار دارد که البته به همان نتایج نیز خواهد رسید.
2-گفتمان اصولگرایی:
شما گفتمان اصلاح طلبی را برخاسته از توده مردم و اکثر مردم ایران را اصلاح طلب می دانید.از شما که معلم تاریخ هستید بعید است که ندانید تاریخ حدود 200 سال اخیر نشان می دهد اصلاح طلبی نه تنها برخاسته از توده و بطن مردم نبوده، بلکه هیچ گاه مرجعیت فکری و اجتماعی مردم را نیز به عهده نداشته است.اصلاح طلبی برخاسته از اقلیت تحصیلکردگان درباری و شاهزادگان و مرفهان فرنگ رفته بوده و نه توده مردم ایران.نکته دیگر آنکه اصلاح طلبی در ذات خود به معنی رفورمیسم غربی است.
شما گفتمان اصولگرایی را گفتمانی زور محور و تحمیل محور نامیده اید. بهتر است بدانید این قشر اقلیت روشنفکر مآب اصلاح طلب است که با ابزار رسانه و تبلیغات خود را به مردم مسلمان و دیندار و دین مدار و انقلابی ایران تحمیل می کند. گفتمان اصلاح طلبی از آن جهت که منشأ فکری غیر بومی داشته و وابستگی تئوریک به اندیشه های غربی دارد با فرهنگ و اندیشه دینی مردم ایران بیگانه است. به همین دلیل است که منتهای آن عدم پذیرش حکومت دینی و کودتا علیه آن است. چیزی که در فتنه 78 و 88 شاهد آن بودیم.
از جانب دیگر باید گفت گفتمان اصولگرایی-و نه الزاما همه اصولگرابان و نه هر تعریفی از اصولگرایی-ریشه در تاریخ اسلام و انقلاب دارد.شعارهای اصولگرایی همان شعارهای امام(ره) و امت است.اصولگرایی نه به عنوان یک حزب و جریان سیاسی که به عنوان اندیشه و تفکر اسلام ناب مطرح است. گرچه این اندیشه ناب با تعریف درستی که از اسلام دارد پذیرای اصلاحات و تغییرات در روش ها و ساختارها و قوانین است. چرا که اصلاحات را جزو ذات اسلام می داند و معنای این اصلاحات، اصلاحات آمریکایی نیست.
3- سفرهای مخفیانه
در مورد سفرهای مخفیانه چند تن از سیاسیون ورشکسته به استان باید پرسید که چرا مخفیانه؟ مگر از چه چیزی ترس دارند یا چه برنامه ای در سر دارند که مخفیانه سفر می کنند؟ شما چرا از رسانه ای شدن این سفرها ناراحتید؟ مگر چه اتفاق جدیدی قرار است بیفتد؟هماهنگی های پنهانی آیا به انتخابات آینده خبرگان و مجلس شورای اسلامی مربوط است؟چگونه اصلاح طلبان که زمانی هاشمی رفسنجانی را عالیجناب سرخ پوش می نامیدند اکنون وی را بزرگ خود می نامند و پذیرای مخفیانه اعوان و انصار هاشمی شده اند؟
4- ملاک حال فعلی افراد است
شما چه تفسیری از این جمله حضرت امام (ره) دارید؟ دو گونه می توان تفسیر کرد. یکی آنکه افراد قبلا خطا و اشتباهی کرده باشند و اکنون از آن کرده پشیمان شده و توبه کرده اند. و دیگر آنکه افراد قبلا انسانهای سالم و انقلابی بوده و اکنون از آن راه قبلی برگشته و مخالف قبل عمل می کنند. در هر دو صورت «ملاک حال فعلی افراد است».با این دو تفسیر شما خود و دوستانتان را جزو کدام گروه می دانید؟ بی شک معیار وشاخص برای این امر شخص حضرت امام(ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی است و همه ما باید خود را با بینش و منش و آرمان و راه امام بسنجیم.
بزرگترین میراث امام نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه است. اصلاح طلبان- و حتی اصولگرایان- باید پاسخ دهند که تا چه میزان به این دو وفادار بوده اند. در کوران حوادث انقلاب بودن و زندان رفتن و شکنجه کشیدن و نوه امام بودن و فرزند مطهری و بهشتی بودن هیچ کدام معیار نیست ، بلکه معیار اکنون انقلابی بودن است و «ملاک حال فعلی افراد است.»
در پایان گرچه به زعم حضرتعالی این حقیر، بیسواد و تازه به دوران رسیده و غیرشاخص هستم اما به عنوان یک بچه مسلمان ایرانی به پیشنهاد شما لبیک می گویم و آماده مناظره بر سر مبانی اصولگرایی و اصلاح طلبی و خط امام و مبانی انقلاب با شما هستم.
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران