نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

8. دى 1393 - 22:20
دانشجوی دکتری کهگیلویه وبویراحمدی
دانشجوی دکتری کهگیلویه وبویراحمدی تحلیل کرد:
دلایل شکل گیری انقلاب های رنگی در منطقه / اهداف فتنه گران در فتنه 88
کارشناس ارشد مطالعات منطقه هم استانی بااشاره به انقلاب های رنگی در سطح منطقه به اهداف و دلایل شکل گیری فتنه 88 پرداخت.

شهرام مهدوی مطلق، کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای در گفت وگو با خبرنگار چهارفصل با مقایسه تطبیقی انقلاب های رنگین با حوادث انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران گفت: آنچه در انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران به وقوع پیوست از لحاظ خواستگاه ، علل و شکل و و نحوه اجرا  ، تشابهات زیادی با انقلابهای رنگین آسیای مرکزی و قفقاز داشته و حکایت از یک طراحی انقلاب مخملی و حرکت براندازانه  برای نظام جمهوری اسلامی  که زمینه بازی آن از سالها قبل برای بازیگران معاند ، مخالف  ، منتقد و مغافل فراهم شده بود .

 

وی در ادامه اظهارداشت:علاوه بر دشمنان و مخالفان داخل و خارج، منتقدان نظام که در اردوگاه انقلاب بودند ، غفلت نخبگان ابزاری ، سکوت خواص جامعه به تشدید بحران کمک و خواسته یا نا خواسته بازیگر زمینی شدند که نتیجه آن برای نظام با حاصل جمع صفر بود و هزینه های زیادی را به نظام تحمیل و شیرینی حاصل از انتخابات را در کام ملت تلخ نمود .

 

مهدوی افزود: پدید آورندگان این فتنه خطرناک برای همیشه در پیشگاه ملت ایران محکوم اند که نمونه ای از این محکومیت عمومی را  در راهپیمایی 9 دی 88 به نظاره نشستیم.  

 

 انقلاب های رنگی

کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای گفت: در مورد تبیین و تعریف انقلاب های رنگی مصادیق و نظریات مختلفی ارائه شده است که مخرج مشترک همه ی این تعاریف از چند کلید واژه مثل اعتراض – انتخابات، حرکتهای گله ای، تقلب، دگرگونی بدون خشونت، تغییر رژیم و... تشکیل شده است .

 

مهدوی خاطرنشان کرد: بهاری خبر نگار شبکه چهار انگلیس و نماینده رسمی هفته نامه آمریکایی نیوزویک در ایران در مصاحبه با خبر گزاری فارس چنین بیان می کند انقلاب های رنگی با الگو برداری از لیبرال دموکراسی پیگیری می شوند و تجمعات غیر قانونی اساس و ستون انقلابهای رنگین هستند که به حالت بهمن در می آیند تا با پوشش خبری یک جانبه طرف مقابل با یکوت خبری شود .     

 

انقلاب رنگی نوعی تغییر و جابه جایی قدرت است

 

وی در ادامه یادآور شد: انقلاب رنگی نوعی تغییر و جابه جایی قدرت است که بدون اصطلاک نظامی و خونریزی، با استفاده از شیوه های نرم و آرام مبارزه و نا فرمانی مدنی صورت می گیرد.

 

کارشناس ارشد سیاسی گفت: انقلاب های رنگی به تغییر و تحولاتی اطلاق می شود که تا کنون در کشور های باقی مانده از بلوک شرق اتفاق افتاده و هیئت حاکمه این کشور ها جای خود را به حکومت های یکسره طرفدار غرب داده اند.

 

ادعای تقلب در انقلاب های رنگی

مهدوی افزود: « این نوع انقلابها  معمولاً در دوران انتخابات یک کشور با زیر سؤال بردن انتخابات و باطل نمودن از طریق القاء و ادعای تقلب و اعتراضات مسالمت آمیز صورت می گیرد و به تدریج با دخالت بیگانگان و تحریک عمومی سعی می کنند، نظام و افکارعمومی را به ابطال انتخابات وادار نمایند.

 

وی گفت: تحلیل تعاریف فوق به این معناست که انقلاب های رنگی در همان تفسیر جنگ کم شدت و استحاله و فرو پاشی از درون برای کشور هاست و شیوه جدید براندازی است که در دستور کار نظام سلطه برای هماهنگ کردن جوامع هدف با لیبرال دموکراسی است.

 

مبانی نظری

این دانشجوی دکتری در ادامه خاطرنشان کرد: به اعتقاد اکثر کارشناس های مسائل استراتژیک، مهم ترین بنیاد های نظری و دکترین استحاله و فرو پاشی از درون ابتدا توسط ساموئل هانتینگتون در موج سوم دموکراسی و بعد از آن نیز به طور واضح تر در نظریات جین شارپ در کتاب از دیکتاتوری تا دمو کراسی، بیان شده است.

 

 وی ادامه دا:« موج سوم ؛ ترویج دموکراسی در پایان سده بیستم از موضوعات تحقیقاتی راهبردی هانتینگتون است ،  که دکترین استحاله و فرو پاشی  ، نظام های مانع رهبری جهانی آمريكاست و حاوی راهبرد های اجرایی بر اندازی از درون می باشد . کتاب موسوم از میان برداشتن نظام های تهدید کننده ليبراليسم  و فراگیرا بودن ليبرال دموکراسی را تئوریزه می کند .                      

 

این دانشجوی دکتری گفت: نظریه پرداز دیگر انقلابهای رنگی جين شارپ ، عضو ارشد اندیشکده انیشتین است که از اواسط قرن بیستم نظریه خود را تبیين و بسط داد و معروف ترین کتاب وی در این خصوص از دیکتاتوری تا دموکراسی است که 198 اقدام عملی از جمله : اعلام بیانیه رسمی ، بهره گیری از شعارها و نمادهای خاص  ، اقدامات گروهی نمادین ، راهپیمایی و تظاهرات ( مردمی – خودرویی ) ، تشیع جنازه ، سکوت ، ابراز همدردی با دستگیر شدگان ، تلاش برای زندانی شدن ، نافرمانی مدنی ، انجام مراسم سوگواری سیاسی ، پوشش های نمادین ، اعزام هیئت های نمایندگی ، تحصن ، ملاقات و مذاکره با مسئولین و ... را در ضمیمه این کتاب پیشنهاد داده است . ( نائینی ، 1388 ، 66-63 )

 

پیشینه انقلاب های رنگین

مهدوی گفت: در بعضی از تحلیل ها و منابع ،  سابقه شروع انقلاب های رنگین را به طرح مارشال آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم که نوعی فرمان برای مداخله در کشور های اروپایی محسوب می شود ، بیان نموده اند که پس از آن اروپا که تا آن زمان در تقابل با سیاست های آمریکا عمل می کرد، از طریق اقدامات اقتصادی و  سیاسی تا حدود زیادی با سیاست های جهانی آمریکا همسو و هماهنگ شد .

 

 وی ادامه داد: علاوه بر انقلاب هاي به وقوع پيوسته ، انقلاب زغفراني در ميانمار ( 2007) يا انقلاب قرمز در تبت چين در 2008 در آستانه المپيك 2008 كه نا كام ماندند ،  نوعي از اين انقلاب ها نيز به شمار مي روند . البته ، انقلاب پراگ (1989 ) انقلاب ميخك در پرتغال در ميانه دهه هفتاد را نيز مي توان جزئي از تاريخچه انقلاب هاي رنگي قلمداد نمود .

 

ويژگي هاي واركان مشترك انقلاب هاي رنگي

 

مسئول بسیج دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد اظهارداشت: با مطالعه انقلاب هاي رنگي اعم از انقلاب هاي كه موفق شده اند و انقلاب هايي كه ناكام مانده اند مي توان به اين راهبرد مشترك « فشار از پايين و چانه زني در بالا)) را براي تغيير آنچه در نظر است اشاره نمود كه در همه انقلاب هاي رنگي به چشم مي خورد

 

.  مهم ترين ويژگي هاي مشترك در این انقلاب ها را مي توان به شرح زير نام برد.

 

1- طراحي سناريو قبل از شروع زمان انتخابات  توسط اپوزيسون هاي داخلي و عوامل خارجي و زمينه سازي قبلي

 

2- اقدام خزنده و متوالي از مرحله ي جنيني تا بلوغ بدون بكارگيري ابزارهاي خشونت آميز و حتي حساسيت زا

 

3- تعيين برگزاري انتخابات به عنوان ثقل زماني شروع عملي و فاز اجرايي انقلاب ها

 

4- استفاده از نماد هاي رنگي و عموماً متناسب با ذائقه مردم هر كشور براي بزرگ نمايي و هماهنگي درتاكتيك ها

 

5- هجوم رسانه اي و به خدمت گرفتن فضاي مجازي و رسانه اي كشوردر داخل و خارج از کشور  

 

6- القاء تقلب در انتخابات قبل از برگزاري و ادعاي انجام تقلب در حين و بعد از برگزاري انتخابات

 

7- فشار از پايين و چانه زني از بالا براي ابطال انتخابات ( انجام راهپيمايي و تحصن هاي به ظاهر مردمی ولی طراحی شده  ) و تشكيل هيئت هاي ملاقات با مسئولين به نمايندگي از مردم و ........

 

8- تهمت هاي ساختگي عليه مسئولين  و دولت مردان كشور، بزرگ نمايي بعضي اشتباهات و نواقص حكومت و دستکاری در اسناد و اطلاعات

 

9- استفاده از كمك هاي مالي و حمايتي مؤسسات خارجي و بنياد هاي مدعي دموكراسي غرب و آمريكا

 

10- از پيش برنده اعلام كردن جريانات خاص متمايل به غرب هم توسط رسانه اي خارجي و هم اپوزسيون هاي داخل و مونتاژ کردن اخبار و تصاویر و همچنین فرا خوان به مبارزه و نا فرماني مدني و ...

 

بازيگران و ابزار هايي انقلاب هاي رنگي

  بازيگران انقلابهاي رنگي در كشور هاي به قوع پيوسته چه موفق و چه ناكام به دو دسته تقسيم مي شوند :

  الف ) بازيگران ( عوامل ) داخلي : مهم ترين عوامل داخلي را مي توان به شرح زير بيان نمود .

1- اپوزسيون هاي متمايل به غرب در داخل      

 

    2- احزاب و گروههاي اعم از منتقد ، مخالف و معاند

 

 3- سازمانهاي مردم نهاد و انجمن هاي خيريه وابسته به گروهاي مخالف يا غرب

 

4- نيروهاي واگرا ( قومي ، مذهبي،  سياسي و ...

 

5- ضعف حاكمان 6- ساختارهاي ضعيف حكومتي

 

 7- غفلت و عدم شناخت مردم و مسئولين   

 

 8- نخبگان سياسي

ب ) بازيگران ( عوامل ) بيروني شامل  :

 

1- سفارت كشور هاي بيگانه ( غربي )

 

2- معاندان خارج از كشور

 

3- رسانه هاي و بنگاههاي خبري خارجي ( صدا ، سيما – ماهواره ، اينترنت ، مطبوعات و ... )

 

4- مسئولين كشور هاي بيگانه

 

5- بنياد ها و موسسات خارجي ( فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، حقوقي و ... )

 

ج) ابزارها :

 ابزار انقلاب هاي رنگي مجموعه اي از عوامل رسانه اي مكتوب ، شنيداري ، ديداري ، رسانه اي نوين ( گوشي هاي همراه سخنراني ، اعلاميه ، طومار ، عوامل انساني ( اقشار مختلف خصوصاً جوانان و نوجوانان ، افراد موجه و ... مي باشند .

 

مهم ترين اهداف انقلاب هاي رنگي:

 

 براي انقلاب هاي رنگي و طراحان و مجريان آن اهداف متفاوت و گوناگوني از كوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت وجود دارد ، به چالش كشاندن نظام حاكم غير همسو با غرب از مهم ترين اهداف كوتاه مدت و تغيير رژيم حاكم و استقرار رژيم همسو با غرب از اهداف مهم ميان مدت طراحان و مجريان انقلاب هاي رنگي است ، اما در واقع اهداف اصلي از ايجاد انقلاب هاي مخملي براي طراحان و تصميم سازان اين ايده بسيار فراتر از آن چيزي است كه در شعارها و تبليغات مجريان ديده مي شود . استراتژيست ها و كارشناسان انقلاب هاي رنگي مهم ترين اهداف بلند مدت انقلاب هاي رنگي توسط طراحان آن را به شرح زير بيان مي دارند :

 

1- تسلط بر مناطق ژئوپلتيكي و ژئواستراتژيكي

 

2- كنترل شريان انتقال انرژي و جلوگيري از تسليحاتي شدن آن

 

3- حذف يا مهار نظام هاي چالشگر و از بين بردن موانع نظام هژمونيك آمريكا

 

4- همسو نمودن كشور هاي هدف با سياست هاي آمريكا  و غرب

 

5- فرصت هاي اقتصادي براي آمريكا

 

6- جلوگيري از ايجاد اتحاديه هاي منطقه اي در آسيا ، خاورميانه ، قفقاز و ...

 

7- مهار بيداري اسلامي ( نائيني ، 60:1388 )

 

 

شرح مختصر انقلاب هاي رنگي گرجستان ، قرقیرستان و اكرين :

 

الف : انقلاب رنگي گل رز در گرجستان نوامبر (2003) :

 

 

1- موقعيت ژئوپلتيكي :

با توجه به اهداف بلند مدت طراحان انقلاب رنگي يكي از اين اهداف دسترسي به مناطق حساس و ژئوپلتيكي مي باشد. با توجه به فروپاشي شوروي و حضور و نفوذ آمريكا و  ناتو به حلقه اول اروپاي شرقي سپر دفاعي هارتلند ، توسعه در حلقه دوم ( آسياي مركزي و قفقاز ) در دستور كار آمريكا قرار گرفت و در اين ميان نفوذ در گرجستان به عنوان منطقه نزديك روسيه در اولويت قرار گرفت .‌( نائيني ، همان ) گرجستان در ميان كشور هاي قفقاز پل ارتباطي مسكو با درياي سياه و آب هاي گرم جهان به همراه مناقشه چچن ، آبخازيا و اوستياي جنوبي از موقعيت ژئوپلتپكي مهمي برخورد مي باشد .

2- شرح انقلاب گل رز در گرجستان :

 انقلاب رنگي گرجستان در ايام انتخابات پارلماني اين كشور در 11 آبان 82 دوم نوامبر 2003 اتفاق افتاد .« سفير آمريكا قبل از فرا رسيدن زمان انتخابات يعني در شهريور همان سال اعلام كرد كه سطح مناسبات آمريكا و گرجستان طي چند سال اخير افزايش نيافته و آن را به ضرر تفليس خواند و از احتمال وقوع تقلب در انتخابات آينده گرجستان نيز سخن گفت . علاوه بر اين نظر سنجي هاي بنياد سوروس نيز چنين امري (احتمال تقلب ) را تأييد مي نمود . در اين انتخابات دو حزب اصلي يعني ائتلاف گرجستان نو به رهبري شوارد نادزه رئيس  جمهور وقت و ائتلاف تروئيكاي گرجستان به رهبري ساكاشويلي و مشاركت زوراب ژوانيا رئيس قبلي پارلمان و ننيويور نادزه رئيس پارلمان در واقع يك مثلث قدرت در مقابل يكديگر قرار گرفتند . نظر سنجي هاي بنيادي سوروس قبل از انتخابات حاكي از پيروزي ائتلاف تروئيكاي گرجستان داشت ولي شمارش آراء بر عكس آن و حكايت از پيروزي ائتلاف گرجستان نو داشت .

 

در اين انتخابات با اعلام نتايج اوليه انتخابات ،  جنبشي  به نام « كمارا » در اعتراض به نتيجه  انتخابات شكل گرفت و توانست حدود 15 هزار نفر از هواداران خود را در پايتخت جمع كند . اين اعتراض از آن جا شكل گرفت كه ائتلاف تروئيكا مرتب در اوج رقابت ها و در طول زمان راي گيري اعلام می كرد ، كه پيروز انتخابات است . 

 

 اين جنبش در حاليكه گل رز در دست داشتند چند روز در مقابل ساختمانهاي دولتي از جمله رياست جمهوري و پارلمان تجمع و تحصن مي نمودند و با پوشش هاي خبري رسانه هاي خارجي موج اعتراض به سراسر گرجستان كشيده شد و در روز افتتاح پارلمان درحاليكه رئيس جمهور درحال سخنراني بود،مخالفان به رهبري ساكا شويلي بدون مقاومت پليس (درحالیکه گل رز به نیروهای پلیس اهدا می کردند . )  وارد پارلمان شدند و رئيس جمهور را بيرون و ایشان با موافقت نهايي روسيه مجبور به استعفا و انقلابيون گل رز به پيروزي رسيدند . « اين اتفاق زماني به طور كامل به وقوع پيوست كه دولت آمريكا در اولين واكنش جانب مخالفان را گرفت و صراحتاً اعلام كرد كه در انتخابات اخير اين كشور تقلب صورت گرفته است ،  وزارت خارجه آمريكا تقلب را گسترده و شمارش آرا را دستكاري شده اعلام نمود . ( نبانج ، 1382 )  جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا نخستين رئيس جمهور دنيا بود كه پس از تبريك پيروزي انقلاب گل رز به گرجستان نو،گرجستان را مشعل براي منطقه و جهان خواند و آن را سرمشقي براي تمام جهان خواند .

 

ب: انقلاب نارنجي او كرين :

موقعيت ژئوپلتيكي :

    اكراين بعد از فدراسيون روسيه بزرگترين كشور اروپايي و همسايه جنوب غربي روسيه است ، داراي موقعيت كليدي در ميان چند منطقه مهم يعني اروپاي شرقي ، قفقاز و خاورميانه است  . تلاش آمريكا براي نفوذ و حضور فيزيكي در اين كشور به دو دليل حائز اهميت است .

 

اول اينكه نفوذ يا حضور آمريكا در اين كشور باعث محاصره بيشتر و كنترل جدي تر روسيه به عنوان رقيب استراتژيك غرب خواهد شد. دوم اينكه دسترسي به اكراين باعث دستيابي به بازارها و منابع نفت و گاز منطقه خواهد شد . علاوه بر آن ، موقعيت ژئوپلتيكي اكراين طوري است كه محل  ترانزيت و عبور لوله هاي نفت و گاز روسيه و درياي خزر مي باشد و براي سياستمداران آمريكايي و غربي قابل توجه مي باشد .

 

انتخابات دوره سوم اكراين بعد از استقلال در سال 2004 ( 1383) با حضور 24 نامزد و مشاركت  75 % واجدان شرايط برگزار شد و هيچكدام از نامزد ها نتوانستند اكثريت آرا را به دست آورند و 2 نفر از آنها يكي ويكتوريانوکويچ 55 ساله نخست وزير وقت دولت و مورد حمايت رئيس جمهور و ديگري ويكتور پوشچنكو 50 ساله نخست وزير سابق و نامزد مخالف و مورد حمايت غرب به دور دوم كشيده شدند و در اين مرحله در حالي كه مخالفان ، دولت را به زمينه سازي تقلب براي كانديد مورد نظر متهم می كردند ، برگزار شد .

 

 قبل از برگزاري انتخابات ،رويارويي دولت اكراين و مخالفان ادامه داشت اما پس از اعلام نتايج مبني بر پيشي گرفتن يانوكوويچ نامزد مورد حمايت دولت ، يكباره فضاي سياسي كشور رنگ ديگري به خود گرفت و اعتراضات گسترده مخالفان دولت از شامگاه روز اول اعلام نتايج اوليه انتخابات شروع شد . در شب دوم عده ي زيادي از هواداران پوشچنكو در ميدان استقلال كيف پايتخت اكراين با پوشش پرتغالي ( نارنجي رنگ ) در اعتراض به‌آنچه تقلب در انتخابات مي ناميدند جمع شدند و با اضافه شدن آنها به حدود صد هزار نفر و بر پايي 24 چادر به نمايندگي از 24 استان كشور به اعتراضات خود مبني بر تقلب در انتخابات اصرار مي نمودند . در دومين روز تعدادي از مقامات محلي و از جمله شوراي  پايتخت به مخالفان پيوستند و در جلسه اضطراري مجلس ، نمايندگان حاضر نشدند ولي پوشچنكو در جمع نمايندگان طرفدار ، خود را رئيس جمهور اكراين خواند. كميسون انتخابات به طور رسمي يانوكوويچ را پيروز انتخابات اعلام نمود . سرانجام پس از به  نتيجه رسيدن ميانجيگري هاي داخلي و خارجي مجلس اكراين نتيجه را بي اعتبار اعلام و در پي آن مخالفان بر ابطال انتخابات تاكيد داشتند و حتي با در خواست رئيس جمهور وقت براي مذاكره طرفين ، پوشچنكو شرط حضور خود در مذاكره را تحويل گرفتن حكومت اعلام كرد . 

 

 در مدت تظاهرات خياباني ، معترضان با استفاده از تي شرت ها ، پرچم ، شال گردن ، سربند و بازوبند ، كلاه و عكس هاي پوشچنكو با زمينه هاي نارنجي حاضر مي شدند .  پوشچنكو نيز در اين تجمعات حاضر و گاهي سخنراني مي كرد . سرانجام وزير دفاع از پوشچنكو حمايت نمود و فضا را به نفع مخالفان تغيير داد و دادگاه عالی اكراين  انتخابات را باطل و انتخابات مجدداً در حاليكه دولت اكراين رو به ضعف نهاده بود تحت شرايط نا مساعد و نا مساوي  وحمايت همه جانبه آمريكا از پوشچنكو برگزار و به سرنگوني دولت اكراين و پانكوويچ انجاميد .  « فرايند اين انقلاب كه حوادث انتخابات دهم رياست جمهور ايران بيشترين شباهت را با‌ آن دارد به این  شرح بوده است .:تزريق كمك هاي مالي آمريكا و غرب به مخالفان دولت اوكراين ، متهم نمودن دولت به ناكار آمدي و فساد اداري ، مالي و سياسي ، تصويرسازي مطلوب از يوشچنكو و مخدوش نمودن چهره رقيب توسط رسانه هاي غربي ، پخش شايعات و جابه جايي افكار عمومي و شايعه مسموم كردن پوشچنكو توسط دولت ، القاء مكرر تقلب در انتخابات ، فرا خوان به نافرماني مدني توسط جنبش پورا به معناي لحظه موعود فرا رسيده است ، انعكاس گسترده تحولات و تجمعات توسط رسانه هاي خارجي و ايجاد بي اعتمادي به رسانه هاي داخلي و ... 

 

علاوه بر آن شال ، نارنجي خود پوشچنكو نماد انقلاب مسالمت آميز ، مانور دادن با رنگ هاي و نماد هاي نارنجي، سياه نمايي اقدامات دولت ، دروغگو دانستن يانوكوويچ ، القاي پيروزي صدر صد پوشچنكو و اعلام مكرر آن و اينكه اگر تقلب نشود ، پوشچنكو موفق مي شود. اعلام زود هنگام انتخابات قبل از شمارش آرا و تبريك پيروزي از سوي رسانه هاي خارجي و داخلي حامي او و بهم زدن نظم و امنيت عمومي ، استفاده گسترده از تلفن همراه و پيامك و فضاهاي مجازي ،  استفاده از چهره هاي موسيقي و اجراي كنسرت هايي با محتواي اشعار اعتراضي ، سر دادن سرود هاي نمادين در تجمعات و ... نيز از ديگر عواملي بودند كه در بررسي انقلاب رنگي يا نارنجي اوكراين بسيار بر جسته مي نمايند . پوشچنكو قوياً از حمايت واشنگتن ، صندوق بين المللي پول ، بنياد هاي دموكراسي ، انستوي جامعه باز متعلق به جورج سوروس برخورد دار بود .

 

كارمندان موسسه جمهوري خواه بين المللي در 9 منطقه به عنوان ناظر و در 25 منطقه به عنوان كاركنان محلي حضور داشتند . آنها نظر سنجي ها را سازمان مي دادند و شب انتخابات پوشچنكو را 11 واحد جلوتر نشان مي دادند آمريكا از حكم ديوانعالي مبني بر ابطال انتخابات حمايت و استقبال نمود . شبكه هاي غربي از جمله بي بي سي ، سي ان ان ، يورونيوز نقش بارزي در تصوير چهره مطلوب از پوشچنكو و بر عكس تخريب چهره رقيب او داشتند .

 

انقلاب لاله اي قرقيزستان :

موقعيت ژئوپلنيكي :

قرقيزستان با 5 ميليون نفر جمعيت در ميان كوه هاي آسياي مركزي يكي از فقيرترين كشور هاي اتحاد شوروي سابق است كه سابقه طولاني در منازعات سياسي دارد . اگر چه داراي نفت و گاز نيست ، اما به دليل هماهنگي با چنين و افغانستان جايگاه استراتژيك مهمي براي آمريكا دارد و حادثه يازده سپتامبر اين كشور را بيش از پيش در كانون توجه آمريكا قرار داد .  از اين رو كاخ سفيد در پي تثبيت نفوذ خود در اين كشور بود . در سال 2005 با رد صلاحيت نامزد هاي مخالف دولت در انتخابات پارلماني،جرقه هاي انقلاب محلي در آن زده شد.  (ماه پيشانيان ،1389،44) جورج سوروس طي مصاحبه اي در سال 2004 با لوس آنجلس تايمز اعلام داشت كه « من دوست دارم سناريویی ، مشابه و قايعي كه در گرجستان به وقوع پيوسته ،در پنج كشور آسيايي مركزي تكرار شوند . ( باشگاه انديشه ، 5/12/83) در مرحله اول انتخابات شوراهاي محلي و استاني قرقيزستان كه در اكتبر 2004 برگزار شد،حزب وابسته به دختر عسكر آقا يف رئيس جمهور،60 درصد آرا بدست آورد. در اين شرايط جنوبي هاي كشور احساس نمودند كه با تشكيل پارلمان آينده به دور از دايره قدرت خواهند بود. در اين زمان دو مخالف عسكر آقايف يعني فيلكس كولوف وزير امنيت سابق از اهالي شمالي و باقي اف نماينده پارلمان از جنوب كه هر دو بر كنار شده بودند با يكديگر متحد شده و طرفداران خانم اتونبايا كه يك ديپلمات با تجربه بود ، و دوبار وزير خارجه قرقبرستان شده بود، که  حدود 50 هزار نفر را شامل مي شد يعني هواداران جنبش آتانورت ( سرزمين پدري ) نيز به‌آنها پيوسته و در ژانويه 2005 در مقابل پارلمان در حاليكه پارچه هاي نارنجي و قرمز به دست داشتند به اعتراض پرداختند .

 

دور اول انتخابات پارلماني در فوريه 2005 برگزار و با اعلام نتايج آن و متهم شدن دولت به تقلب ، جنوب كشورکاملاً متشنج و گروهي از مردم به سوي بيشكك پايتخت روانه شدند . با برگزاري مرحله دوم انتخابات در 13 مارس ، خشونت و غارت عليه ساختمان هاي دولتي رخ داد و در 24 مارس تعدادي از مخالفان كه از حمايت پليس برخوردار بودند . وارد كاخ رياست جمهوري شدند و آقايف به مسكو پناهنده شد و باقي اف به عنوان رئيس جمهور موقت انتخابات گرديد .

 

در وقوع انقلاب لاله اي قرقيزستان نقش عوامل خارجي و پيوند و ارتباط گيري با اپوزسيون هاي داخلي بسيار بر جسته و مشهود است .  سازمان هاي آمريكايي در ايجاد تعدادي كافي نت در قرقيزستان و دادن آنها به جنبش « اتپور كه به سرعت خبر ها را به نقاط مختلف مي رساندند و تبليغ مي كردند، نقش بر جسته اي داشتند ، گزارش محرمانه سفير آمريكا در قرقيزستان در آن ايام حاكي از اين است كه سفير با همكاري سازمانهاي خارجي (ngo ) ها در هدايت نتايج راي گيري عمومي نقش داشته اند .

 

عسكر آقايف پس از فرار از كشور، استفن يا نگ سفير آمريكا در قرقبرستان را عامل اصلي اين انقلاب معرفي كرد وي اظهار داشت يك هفته قبل از وقوع اين حوادث در اينترنت . نقشه اين انقلاب منتشر شده بود و اين نقشه را استفن يانگ تدوين كرده است و اين انقلاب دقيقاً همانند نقشه صورت گرفت .

 

شرح حوادث انتخابات دهم رياست جمهوري ايران :

 به اذعان اكثركارشناسان مسائل سياسي و استراتژيك و همچنين اعتراف دستگير شدگان حوادث انتخابات دهم رياست جمهوري ايران ، خصوصاً نخبگان ابزاري جريان موسوم به جنبش سبز حاكي از اين است كه آنچه در انتخابات رياست جمهوري ايران در دوره دهم اتفاق افتاد جرياني يك شبه و اتفاقي نبود ، بلكه سناریویی  از پيش تعيين و طراحي شده بود كه دست هاي مرئي و نامرئي فرا منطقه اي آن را مديريت مي كرد .

 

سوابق حركت هاي مخملي در ايران :

 

برخي از تحليل گران شروع بر اندازي نوين در ايران را به سالهاي پس از انقلاب و مشخصاً از سال 62 و انتخاب قائم مقام رهبري و نفوذ برخي  افراد مئسله دار در بيت قائم مقام رهبري مي دانند كه با كنار گذاشتن قائم مقام توسط حضرت امام(ره) اين مرحله ناكام ولي تلاش براي نفوذ از راههاي ديگر همچنان وجود داشت. 

 مرحله ي آشكارتر اقدامات مخملي در ايران را در تير ماه 78 و جريانات و حادثه كوي دانشگاه و حوادث بعد از آن مي توان تحليل نمود .  

 

برخی از كارشناسان سياسي و امنيتي جريان سازي اپوزسيون داخلي با حمايت و هدايت عوامل خارجي و القاء    نا امني و كشته شدن چند دانشجو و تشديد اين فضا به كمك نشريات زنجيره اي و شبكه هاي خارجي ؛ اعم از راديو ، تلويزيون ، و ماهواره و گسيل داشتن دانشجويان به طرف بيت رهبري در تیرماه 78 و القاء انسداد سياسي در كشور در سال 1379 و تئوريزه کردن مقاومت مدني و كنفرانس برلين كه در آن ايام اكبر گنجي در مصاحبه اي بيان داشت كه اميدوارم انقلاب بدون خون ريزي چكسلواكي الگوي ايران قرار گيرد ؛ همچنين پروژه قرقيزستان نيزه كردن انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي در سال 1383 برنامه ي ديگري از طراحي انقلاب مخملي در ايران بود كه از طريق استعفاء برخي از نمايندگان رد صلاحيت شده مجلس ششم و عده اي ديگر از مديران دولتي و نهايتاً تحصن نمايندگان جهت همراه كردن مردم و بعد از آن ساماندهي انقلاب مخملي توسط شاگردان بنياد سوردس با واسطه افرادي مثل هاله اسفندياري و جهانبگلو كه توسط وزارت اطلاعات كشف شد ، نمونه اي ديگري از سوابق اقدامات مخملي در ايران مي باشد . ( نائيني ، همان ) كه همگي با هوشياري مردم و( اهليت و هوشمندي ) رهبر انقلاب نا كام ماندند.

 

 بررسي حوادث انتخابات دهم رياست جمهوري :

الف :  قبل از انتخابات :

1- انتخاب  رنگ سبز :

براي اولين بار در انتخابات 30 سال گذشته انقلاب يك رنگ به عنوان نماد انتخاباتي و ابتدا در ستاد آقاي  مير حسين موسوي و بعد از آن تمام پوشش هاي تبليغي به همين رنگ و نهايتاً جنبشي به همين نام شكل گرفت كه بي سابقه بود وقايعي كه قبل از انتخابات دهم رياست جمهوري ايران رخ داد مبتني بر يك سناريو جامع بوده است كه در اختيار آمريكا قرار داشته است ( نوع حركت كساني كه در داخل اين طرح را براي دشمن عملياتي كردند از نوع طرح ريزي حركت براي اخذ تماس بود  

 

2) القاي نا سالم بودن انتخابات :

از وقايع قبل از انتخابات دهم شبه افكني در برگزاري انتخابات توسط رسانه هاي خارجي و اعلام آن توسط اپوزسيون داخلي و حتي شخصيت هاي نظام از تريبون هاي رسمي بود . « هشت ماه پيش از انتخابات در جلسات مختلف تا جزاده مي گفت كه بايد قبل از هر چيز طرح تقلب را  در دستور كار قرار دهيم. (سايت ليلة القدر) مي توان چنين نتيجه گيري كرد كه شايد دولت در انتخابات رياست جمهوري حالت بي طرفانه خود را كنار گذاشته باشد »  (سي ان ان 19 خرداد 89 ) خبر و گزارش فوق كه تنها نمونه اي از القاي نا سالم بودن انتخابات قبل از برگزاري بود ، حكايت از يك هماهنگي داخلي و خارجي براي تحت الشعاع قرار دادن اين انتخابات است .

 

علاوه بر اين بعضی از نخبگان سياسي و ابزاري كشور هم به اين موضوع خواسته يا نا خواسته دامن مي زدند((آقاي هاشمي رفسنجاني دو ماه قبل از انتخابات در خطبه هاي  نماز جمعه تهران با ايجاد ترديد در سلامت انتخابات اعلام كرد در اين دو ماه تا انتخابات بايد تلاش شود تا سلامت انتخابات براي مردم مشخص شود . 

 

چنين ترديدي از سوي رئيس مصلحت نظام و همچنين نامه ایشان  به رهبر انقلاب چند روز قبل از زمان  رأي گيري و القاي غبار آلود بودن فضا ، تشكيل كميته صيانت از آرا توسط عده اي ديگر از نخبگان سياسي ،  همه و همه به القاي عدم سلامت انتخابات دامن مي زد .

 

3) فعاليت جدي رسانه هاي خارجي :

 

« شش ماه مانده به انتخابات دهم رياست جمهوري مقامات بي بي سي رسماً از شروع به كار بي بي سي فارسي به منظور پوشش اخبار ايران خبر دادند . اين شبكه يك روز قبل از تشكيل ستاد هاي انتخابات در ايران كار خود را شروع كرد .        

 

علاوه بر ايجاد و راه اندازي اين شبكه كه علنا همزمان با فعاليت هاي انتخاباتي شروع شد ، چندین شبكه خارجي و نشريه و مجلات داخلي و خارجي اخبار داخلي ايران را در خصوص انتخابات ،  مستقيم مخابره مي كردند .

 

4) افزايش انتظارات و مطالبات عمومي جامعه :

از آن جا كه يكي از راههاي شكاف بين مردم و مسئولین ؛ بالا بردن سطح انتظارات مردم است ، قبل از شروع زمان انتخابات به بالا بردن انتظارات عمومي مردم توسط رسانه هاي خارجي و داخلي و اشخاص دامن زده مي شد ( روزنامه گاردين انگليس مدعي شد كه جوانان ايراني خواستار فضاي باز اجتماعي و آزادي پوشش و دستيابي آزادانه به محصولاتي مانند فيلم و موزيك هستند

 

5) القاء نا كار آمدي دولت : فائزه هاشمی نماینده سابق پارلمان و به عنوان فرزند یکی از مسئولان بلندپایه نظام در ورزشگاه آزادي در روز دوم خرداد 88 در مراسمی که به مناسبت دوم خرداد76برگزار شد ، چنين مي گويد :  در شرايطي به سر مي بريم كه نكبت ، خفت و خواري نصيب ملت ايران شده است .

 

علاوه بر آن كانديدهای رقیب  دولت هر كدام به نحوي بر ناكارآمدي و ضعف دولت تأكيد داشتند ، آقاي موسوي با اين جمله که احساس خطر كردم و رضايي با اين مطلب كه كشور لبه پرتگاه قرار دارد و كروبي اظهاراتي شبيه اين ها وارد عرصه انتخابات شدند و همزمان شبكه هاي خارجي نيز به ناكار آمدي دولت خصوصاً با ادبياتي نظير دولت ديكتاتور و دروغگو و  ... درصدد القاء نا كار آمدي دولت بر آمدند .

 

حسين روحاني رئيس مركز تحقيقات مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز از « جارو كردن حساب ذخيره ارزی توسط دولت و زير سؤال بردن مكرر دولت صحبت مي نمود .

 

وجود چنين استراتژي هاي خطرناكي از سوي الیت های جریان موسوم به  جنبش سبز قبل از انتخابات دهم رياست جمهوري،  جز به بر اندازي نظام جمهوري اسلامي ايران به چيز ديگري ختم نمي شد و دليل محكمي بر مديريت اين جريان از سوي بيگانگان و معاندان انقلاب اسلامي در داخل و خارج از كشور است و تعمد يا تغافل كانديد هاي رياست جمهوري چندان اهميت ندارد ، بلكه مهم اين است كه آنها در ميداني بازي مي كردند كه ديگران برايشان تدارك ديده  بودند .

 

علاوه بر این نداشتن برنامه مدون برای اداره کشور از سوی برخی کاندیدها و عدم بیان برنامه در مناظرات و نطق های انتخاباتی وتخريب مداوم  و بر جسته نمودن مشكلات دولت نهم در نطق ها و فعالیت های انتخاباتی ، دلیل دیگری از طراحی های پشت صحنه این صحنه آرایی خطرناک است .

 

ب: اقدامات حين انتخابات :

 

1) تشكيل ستاد انتخاباتي در خارج از كشور ( آمريكا ) :

 

   اين بي سابقه است كه در يكي از انتخابات ايران ، در آمريكا هم ستاد انتخاباتي داشته باشيم و‌آنها ثانيه به ثانيه وقايع ايران را رصد و هدايت مي كردند . در اين كشور كميته تشكيل شد و اين موضوع باعث شد تا اين فتنه بسيار پيچيده شود .

 

 

در حين انتخابات دهم رياست جمهوري به طور بي سابقه اي شبكه هاي مختلف خبري BBC فارسي ، راديو آمريكا و ديگر شبكه هاي خارجي رسماً با تشكيل ستاد هاي انتخاباتي و دعوت از معاندان نظام در خارج از كشور به تحليل اوضاع ايران مي پرداختند و در همه ی  اين تحليل ها يك موضع واحد داشتند كه بعضي از آنها از تلويزيون ايران نيز اطلاع رساني مي شد .

 

2) ترديد در سلامت انتخابات :

 

 پروژه تقلب كه از ماها پيش شروع شده بود در آستانه ي شروع انتخابات رياست جمهوري به شدت ترويج و تبليغ مي شد .  تشكيل و اعلام اعضاي ستاد صيانت از آراء و يا در خواست نظارت بين المللي بر انتخابات ،  اوج اين اقدامات بود . « رسانه هاي بيگانه واپوزسيون در حين انتخابات بارها از احتمال تقلب در انتخابات سخن گفته و خواستار نظارت ناظران بين المللي بر انتخابات شدند و در داخل كشور ، لزوم تشكيل كميته صيانت از آراء به سطح رسانه ها كشانده شد .

 

آقاي هاشمي مجدداً در خطبه هاي نماز جمعه تهران  رويكرد صدا و سيما را در آستانه انتخابات غير منصفانه خواند . در روز 19 خرداد محتشمي پور و الويري رؤساي كميته صيانت از آراء آقایان میر حسين موسوي و مهدي كروبي در نامه مشتركي به شورای  نگهبان از تخلفات گسترده در انتخابات ابراز نگراني كردند ، سايت نوروز در مصاحبه با محمد نعيمي مدير مسئول روز نامه ياس نو اعلام كرد ؛اگر امداد هاي غيبي به ياري احمدي نژاد نيايند در همين دور اول موسوي رئيس جمهور ايران خواهد شد . آقاي هاشمي به عنوان يك شخصيت موجه علاوه بر انتشار نامه سر گشاده به رهبر انقلاب ، در پاي صندوق راي نيز مي گويد : بسيار مهم است كه همه بپذيرند آنچه از صندوق ها بيرون مي آيد ، همان باشد كه مردم راي داده اند .  

 

همسر وی هم به شايعه تقلب دامن مي زند و مي گويد اگر تقلب شد ، مردم به خيابان ها مي آيند .

 

3) دروغگو خواندن رئيس جمهور :

 

 استراتژي آن قدر به مردم بگوييد احمدي نژاد دروغگوست كه چنانچه گفت ، ماست سفيد است مردم باور نكنند » از سوي اتاق هاي فكر تبليغاتي طراحي و توسط چند كانديداي رقيب و بعضي از مسئولين سابق وزارت خانه ها و افراد شاخص سياسي – اقتصادي به كرار تبليغ و توجيه مي شد . عباس عبدي در مصاحبه با اعتماد ملي- مي گويد:  احمدي نژاد « عوام فريبي مي كند ، معاون سابق وزير نفت ، نيز اعلام كرد  تمام آمارهاي ارائه شده نفتي غير واقعي است ، توليد برنامه 90 سياسي و توزيع وسيع آن ، آمدم تا ايران را از دست دروغگويان نجات دهم » و ...

 

از جمله مواردي بود كه در حين انتخابات به كرار ترويج مي شد . علاوه بر آن اتهامات ديگری . مثل: قانون گريزي دولت و رئيس جمهور ، بحراني بودن وضعيت كشور ، خيالبافي و خرافه گرايي ، خلاف گويي و پنهان كاري ، مخدوش بودن عزت ملت در زمينه سياست خارجي ، ايجاد تنش وسيع ،و  ... از ديگر اقدامات و اتهامات عليه دولت در ايام انتخابات بود كه طیف وسیع تری از این نوع گفتمان ها را را در مناظره  و فعالیت های تبلیغاتی ، كانديد های رقيب دولت به وضوح از صدا و سيماي كشورو فضای تبلیغاتی حین انتخابات دیدیم و  شنيديم. (ایران ، همان ،  مكتوب مناظره ها و برخی تبلیغات انتخاباتي   )

 

ج) بعد از انتخابات :

  ديگر رويكرد مشابه حوادث انتخابات دهم با انقلاب هاي مخملي كه بيشترين تشابه را نیز  دارد اقدامات پس از انتخابات در ايران است كه مهم ترين آنها عبارتند از :  

 

1) اعلام پيروزي زود هنگام و قبل از شمارش آرا :

  در شب برگزاري انتخابات ،مير حسين موسوي طي بيانیه اي اعلام نمود : طبق گزارشات واصله ، راي اكثريت قاطع مردم متوجه اين خدمت گزارشان بوده و از ملت شريف مي خواهم آماده برگزاري جشن پيروزي در شب ميلاد حضرت فاطمه (س)  باشند . ( تابناك ، 22/3/89 )

2) اعتراض به نتيجه انتخابات و دعوت به نافرماني مدني :

3) اعتراض به مجريان انتخابات

4) حضور مير حسين موسوي و كروبي در تجمعات معترضين

5) مهندسي و شعبده بازي خواندن انتخابات

6) همراهي تشكل هاي همسو در اعتراض و دعوت به راهپيمايي هاي خياباني

7) ملاقات با رهبري انقلاب و انعكاس آن از رسانه ها

8) مصاحبه با رسانه هاي خارجي و اعلام اعتراض

9) در خواست رسمي ابطال انتخابات

10) انعکاس وسيع اعتراضات و جمعيت هاي خياباني به صورت حرکت های گله ای با میکس و مونتاژو دستکاری تصاویر ، در رسانه هاي داخلي و خارجي خصوصاً شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي در داخل و خارج خصوصاً BBC فارسي ، VOA شبكه هاي ماهواره اي ضد انقلاب ،  راديو آمريكا و ...

   

 

 در ظهر روز شنبه اولين بيانيه مير حسين موسوي اين گونه است « نتايجي كه براي انتخابات اعلام شد بهت آور است . مردم با حيرت  تمام به شعبده بازي دست اندر كاران انتخابات و صدا و سيما نگاه مي كنند .

 

آنها دنبال طراحان اين بازي بزرگ هستند . اين جانب ضمن اعتراض شديد ، هشدار دهم كه تسليم اين صحنه آرايي خطرناك نخواهم شد . بلافاصله مجمع روحانيون اعلام كرد : آنچه موجب تأسف و نگراني است ، اعمال نوعي مهندسي آراء گسترده در اين دوره است و خواستار ابطال انتخابات مي شود .

 

سازمان مجاهدين انقلاب هم در مقام مدعي ، صحنه انتخابات را غير واقعي و يك كودتاي مخملي مي داند و انتخابات را فاقد مشروعيت قانوني و شرعي اعلام مي كند . مهدي كروبي هم انتخابات را نامشروع و فاقد و جاهت ملي و صلاحيت اجتماعي دانست و احمدي نژاد را رئيس جمهور ندانست .

 

علاوه بر آن انتشار خبر ديدار اقاي موسوي با رهبر انقلاب و ديدار نمايندگان 4 نامزد با معظم له و تأكيد رهبري بر تن دادن به قانون توسط كانديد ها ؛  بي اعتنايي {علنی } به هشدار ها و اشارات رهبری نظام  ،  آقاي موسوي مجدداً به انتشار بيانيه  بعدي اقدام و از هواداران خود به راهپيمايي دعوت و خود در روز 28/2/89 نيز حضور مي يابد .

 

 بي سابقه ترين اقدام موسوي در انتحار سياسي و تكرار مواضع غير قانوني خود  ، تکرار مواضع قبلی علي رغم خطبه 29 خرداد رهبر انقلاب به عنوان فصل الخطاب موضوع  بود، كه مجدداً در بيانه 5 و 6 خود در فرداي خطبه هاي رهبر فرزانه انقلاب مجدداً بر ابطال انتخابات تأكيد و از مردم براي حضور در كف خيابان ها و حتي مبارزه دعوت مي كند.

 

 علاوه بر اين موارد كه در بيانيه اي 1 تا 16 آقاي موسوي  و بیانیه های انفرادی و جهت دار آقای کروبی پس از انتخابات قابل بررسي است ، موارد متر تب بر اين موضع گیری های ناصواب  ، مثل تخريب اموال عمومي، در گيري با نيروهاي پليس ، تجمعات گسترده غير قانوني ، استفاده از هنرمندان و موسيقي ، به صدا در آوردن بوق اتومبيل ها ، مصاحبه با رسانه هاي بيگانه ، خود محوري – از دیگر اقدامات بعد از انتخابات بود كه با آنچه در انقلابهاي مخملي اتفاق افتاد كاملاً همخواني داشت .

 

11) هنجار شكني و عبور از خطوط قرمز :

از بدو انقلاب اسلامي تا كنون سابقه نداشته است كه بعد از ورود رهبري انقلاب به مسائل عمومي جامعه ، بعضي از تشكل هاي سياسي تمكين نكنند و بر مواضع قبلي خود اصرار داشته باشند.  در جريانات متعدد چه در زمان  حضرت امام (ره)  و چه بعد از آن تاكنون هميشه رهبري فصل الخطاب همه افراد و گروه ها و مسائل بوده است .  اما در حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهوري علي رغم اينكه از روز پنجشنبه از رسانه ها اعلام شده بود كه خطبه هاي نماز جمعه را رهبري ايراد مي كنند ؛  در يك اقدام مشكوك و پر ابهام مجمع روحانيون مبارز پيشاپيش براي روز شنبه ، فرداي نماز جمعه در خواست راهپيمايي نمود و در سطح وسيعي اين خبر را منتشر نمود .

 

بعد از آن علي رغم سخنان صريح و شفاف رهبري نظام و دعوت همگان به قانون و درخواست از نخبگان  ابزاري جريانات سياسي براي تمكين به قانون ، مجمع روحانيون و جريان سبز از لغو اين راهپيمايي تا ساعت 14 روز شنبه خود داري نمود ، و با هدف تحت الشعاع قرار دادن فصل الخطاب بودن امر ولايت ، اين راهپيمايي كه نتيجه آن تخريب اموال عمومي ، كشته و زخمي شدن دها نفر و آتش زدن مساجد و .... در نوع خود يك هنجار شكني در نظام محسوب مي شد ، به اصرار جنبش موسوم به سبز با گردن بند ، دست بند ، لباس ، مانتو و پوستر هاي سبز برگزار شد و براي اولين بار از خطوط قرمز نظام عبور شد .

 

 

 علاوه بر این ؛  انتشار نامه های از طرف آقای مهدی کروبی دیگر کاندیدای معترض که تعداد آرای آن از باطله نیز کمتر بود ، و اتهام های ناروا به نیروهای امنیتی کشور از جمله تعرض به زندانیان سیاسی ، که تاکنون به این شکل از سوی هیچ جریان معاندی هم منتشر نشده و صحت آن هم از سوی هیچ محفل رسمی و حتی غیر رسمی هم تایید نشده  و خود ایشان هم  تاکنون هم سندی ارایه نداده ، از دیگر موارد هنجارشکنی در نظام بود که بعد ها خود این کاندیدای معترض در خصوص موضوع فرافکنی می کند .

 

مقايسه تطبيقي انقلاب هاي مخملي گرجستان ، اوكرين و قرقيزستان با انقلاب مخملي ايران

 

با بررسی این چهار نوع انقلاب از سلسله انقلاب های رنگی به وقع پیوسته در آسیای مرکزی ، قفقاز و خاورمیانه و مقایسه تطبیقی بین آنها به رهیافت های کاملا مشترک زیادی می توان دست یافت که برخی از آنها عبارتند از : 

 

1) چهار كشور از موقعيت ژئوپلتيكي ، ژئواستراتژيكي مهمي براي غرب و آمريكا برخوردار بودند .

 

2) در چهار كشور انتخابات مخرج مشترك انقلاب هاي رنگي بود و قبل از انتخابات جريانات رقيب دولت ؛ خواهان فراهم كردن زمينه براي حضور حداكثري بودند و بعد از برگزاري و در پی ناکامی جریان رقیب ، دولت و مجريان متهم به تقلب در انتخابات شدند و انتخابات بهانه هر چهار كشور بود .

 

3) در چهار كشور آمريكا و غرب حامي معنوي ، تبليغاتي و پشتيباني كننده اين انقلابها بودند. با اين تفاوت كه تلاش هاي انگليس در ايران بيش از ساير دول غربي بود و روسيه دشمن محسوب مي شد .

 

   (شعار مرگ بر روسیه از سوی طرفداران جنبش سبز در روز 13آبان 88 ، دلیلی بر این ادعاست . )

 

4) سفارت كشور هاي غربي خصوصاً آمريكا در سه كشور و انگليس در ايران نقش مهمي را در وقوع حوادث به عهده داشتند .

5) تقلب در انتخابات كد و رمز شورش هاي بعد از انتخابات بود .

6) در چهار كشور از يك نماد كه عموماً هم متناسب با زمان مكان و ذائقه مردم بود ، استفاده شد .  گل رز در گرجستان ، لاله در قرقيزستان ، نارنجي در اكراين و سبز در ايران

7) در چهار كشور جنبش هاي خاصي شكل گرفتند . گرجستان جنبش « كمارا به معناي بس است ، اكراين جنبش پورا به معناي لحظه موعود رسيده است ، قرقيزستان جنبش اتيپور به معناي مقاومت و ايران جنبش سبز به معناي سيادت وصلح ، شكل گرفتند.

8) سناريوي بر اندازي و انقلاب مخملي در هر چهار كشور داراي ليدر و رهبر بود و اين رهبران یا متمايل به غرب بودند و یا در این راستا عمل می کردند .  

9) رهبران اصلي انقلاب هاي رنگي در چهار كشور داراي سمت هاي مهم صدارات ، وزارت ، نمايندگي پارلمان نخست وزير ، و ... بودند .

10) در چهار كشور بنياد هاي غير دولتي غربي و آمريكايي از جمله بنياد سوروس و موسسات وابسته به آن و اپوزسيون هاي داخلي و خارجي بسيار فعال و مشتركاً نقش مهمي را ايفا مي كردند .

11) در هر چهار كشور دولت حاكم ناكارآمد جلوه داده مي شد و ليدر اپوزسيون را ناجي كشور معرف مي نمودند .

12) هر چهار كشور از فضاي مجازي بحران رسانه هاي غربي مثل BBC فارسي BBC ، Euro news  ، ماهواره ، و جهت  بحراني نشان دادن ، تهيج و تبليغ حوادث ، دستکاری و  بزرگ نمايي حوادث و شكل دهي افكار  عمومي نهایت استفاده می شد  13) در چهار كشور شيوه هاي ابزار مخالفت از اعتراض به نتيجه انتخابات شروع و با حضور در خيابانها ، نافرماني مدني ، تخريب نظام حاكم ، عوام فريبي ، تلاش براي تصرف اماكن دولتي خرابكاري عمومي و ... به فاز اجرايي در آمد .

14) در چهاركشور شعارهاي مطرح شده دموكراسي ، آزادي ، مبارزه با فساد دولت حاكم واصلاح و تغییر... بوده است .

15)   در چهار كشور نخبگان سياسي و ابزاري كشور در فرايند تحولات و حوادث نقش اساسي داشتند .

16) در چهار كشور اتهام هاي مشترك تقلب در انتخابات ، ديكتاتور بودن نظام حاكم ، ناكار آمدي دولت ، عدم مقبوليت عمومي دولت مطرح شده است .

17) در چهار كشور القاي پيروزي اپوزسيون قبل از شمارش آراء و تبريك هاي قبل از اعلام نتيجه به فرد حامي انقلاب مخملي انجام شده است .

18) در چهار كشور سازماندهي  از جريان ژورناليستي وابسته و تطميع آنها  براي هدايت افكار عمومي استفاده مي شد

19) حوادث قبل ، حين و بعد از انتخابات در اين چهار كشور نقاط مشترك فراواني دارد و در همه اين مراحل از روشهاي توصيه شده جين شارپ نظريه پرداز معروف انقلاب هاي مخملي استفاده شده است .

20) در چهار كشور تجمعات اعتراض آميز در مقابل مراكز حكومتي خصوصاً مراكز سياسي ، امنيتي و میادین اصلی پایتخت کشور ها  انجام مي شد .

21) در چهار كشوراز  تلفن همراه ، پيامك و ارتباطات راديويي و شبكه سازي اجتماعي براي فرا خواني به اعتراضات بسيار مورد استفاده قرتار می گرفت .  

22) انقلابها در يك فرايند زماني مستمر از 2003 تا 2009 و در مناطق قابل توجه و بر اساس دکترین امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز و خاورمیانه  به وقوع پيوسته اند .

23) تفاوت اساسي اين انقلابها در چهار كشور ، راهبرد نظام حاكم براي حل مناقشه بود كه در ايران بازگشت به  ساز و كار قانوني با محوريت ولايت فقيه و تثبيت آراي مردمي با اهليت و هوشمندي رهبري بي بديل انقلاب و هوشياري مردم به نا كامي انقلاب مخملي منجر شد ؛ ولی در سه کشور دیگر مورد مطالعه به دلیل عدم هوشمندی نظام و مردم ، ضعف های اساسی ، توصیه قدرت فرامنطقه ای و .... موفق بوده اند . این موارد و موارد مشابه دیگری که از حوصله این نوشتار خارج است استدلال و مستنندات محکمه پسند وبسیار  منطقی برای اثبات حرکت براندازانه و کودتای مخملی  حوادث انتخابات دهم  ریاست جمهوری می باشند .

 

فرجام سخن :

1- تمام دگرگوني هاي سياسي كه از آن به نام انقلاب مخملي يا رنگي ياد مي شود ، واجد ويژگي هاي همگون در علل و شكل تحولات هستند و از لحاظ خاستگاه ، تمامي آنها ويژگي هاي مشتركي هم در حوزه برنامه ريزي و طراحي و هم حوزه اجرا و هم حوزه استقرار دارند كه مسئله انتخابات ، تقلب و اعتراض به بهانه تقلب كد رمز شروع اين انقلابهاست .

 

2- تمام انقلابهاي به وقوع پيوسته اعم از موفق و نا موفق  در مناطق و كشور هايي به وقوع پيوسته كه در سياست جهاني نقطه تقابل غرب و شرق و يا اسلام و غرب محسوب مي شوند و ويژگي هاي همگون و يكسان داشته اند .

 

3- محل انقلاب هاي رنگي اعتراضات مدني است كه با شكل گرفتن فرهنگ مقاومت و گسترش آن بوسيله انقلاب اينترنتي نمود بارزي مي يابد .در چهار انقلاب مورد مطالعه نيروهاي اجتماعي با بهره گيري از ابزارها و فناوري هاي ارتباطي گفتمان و هويتي جديد بوجود آوردند و گفتمان حاكم را به چالش كشيدند ودر چهار كشور، معترضان  یا متمايل به غرب و حمايتهايي غرب بوده اند و یا در این راستا اقدام کرده اند .

 

4- انقلاب هاي رنگي در پرتو استراتژي حركت گله اي در چهار كشور مورد اشاره در حالي رخ داده است كه منابع و منافع استراتژيك و طبيعي بسيار مناسبي براي آمريكا و غرب دارند و طراحي تغييرات آرام جهت روي كار آوردن حكومت هاي تحت امر صورت مي گيرد .

 

5- مطالعه انقلابها رنگي در چهار كشور  به وضوح نشان مي دهد كه ، عوامل داخلي بسيار خطرناك تر از عوامل خارجي بوده و عامل خارجي همواره نقش مكمل را بازي كرده اند .

 

6- به اجمال اينكه آنچه در انتخابات دهم رياست جمهوري ايران به وقوع پيوست از لحاظ خواستگاه ، علل و شكل و و نحوه اجرا  ، تشابهات زيادي با انقلابهاي رنگين آسياي مركزي و قفقاز داشته و حكايت از يك طراحي انقلاب مخملي و حركت براندازانه  بر اي نظام جمهوري اسلامي  كه زمينه بازي آن از سالها قبل براي بازيگران معاند ، مخالف  ، منتقد و مغافل فراهم شده بود .

 

علاوه بر دشمنان و مخالفان داخل و خارج ، منتقدان نظام كه در اردوگاه انقلاب بودند ، غفلت نخبگان ابزاري ، سكوت خواص جامعه به تشديد بحران كمك و خواسته يا نا خواسته بازيگر زميني شدند كه نتيجه آن براي نظام با حاصل جمع صفر بود و هزينه هاي زيادي را به نظام تحميل و شيريني حاصل از انتخابات را در كام ملت تلخ نمود . از این جهت پدید آورندگان این فتنه خطرناك براي هميشه در پيشگاه ملت ایران  محكوم اند ، که نمونه ای از این محکومیت عمومی را  در راهپیمایی 9 دی 88 به نظاره نشستیم .  

 

انتهای پیام/گ

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی