به گزارش چهارفصل، (ایل بانو) نوشت: تعریف مهربانی و خوبی هایش را از بچه های دانشگاهشان زیاد شنیده بودم. این که نسبت به مسائل فرهنگی و محرومیت های استان احساس مسئولیت می کند، نگرانی اش از عادی شدن خروج نیروهای خوبی که در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تربیت می شوند و به استان های دیگر می روند و نگاه خاصش به حجاب.
همه این ها باعث شد با اصرار او را راضی به یک گفت و گو کنیم. نمی پذیرفت و می گفت بچه هایی در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج هستند که معدلشان 20 است. گفتیم که با آن ها هم حتماً مصاحبه می کنیم. بعد از اصرار زیادِ همکارم راضی شد و در اتاق بسیج دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با او همکلام شدیم و حالا این متن، حاصل گپ و گفت خبرنگار سایت تخصصی زنان استان(ایل بانو) با این دانشجوی موفق است.
از دوران راهنمایی خودش را یک پزشک تصورمی کرد. نظرش این است که کهگیلویه و بویراحمد به متخصصان فرهنگی نیاز دارد. با راضیه باقری نسب از هر دری صحبت کردیم، از نبودن سینما در یاسوج تا مذاکره با آمریکا و وضعیت پزشکی دراستان.
*این دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج خودش را این گونه برایمان معرفی می کند
من راضیه باقری نسب، متولد 1368 در نجف آباد یاسوج هستم. لطف خدا شامل حالم بوده و در خانواده ای بزرگ شدم که به ائمه ارادت داشتند و از کودکی با حضرت زهرا(س) و ائمه ی عزیز بزرگ شده ام.
*خانم باقری نام معلم کلاس اول دبستان و مدارسی که در آن درس می خواندید یادتان هست؟ کمی از سوابق تحصیلی خود بگویید.
بله، خانم صفی خانی، خیلی هم مهربان بودند. انشاالله که هرجا هستند خداوند سلامتشان بدارد و توفیقشان دهد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه پویا، دوران راهنمایی و دبیرستان هم در مدرسه فرزانگان مشغول به تحصیل بودم. سال 87 از طریق قبولی در کنکور سراسری وارد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج شدم و الان دانشجوی سال ششم رشته پزشکی هستم.
*کدام یک از معلمان دوران تحصیلتان، به لحاظ علمی و اخلاقی تأثیربیشتری روی شما گذاشتند ؟
تأثیرگذارترین معلم دوران زندگی ام، دبیرعلوم دوران راهنماییم یعنی آقای حیدری بودند. آقای حیدری در تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس خیلی به من کمک کردند.
*یعنی دقیقاً چه کمکی به شما می کردند؟
در دوران ابتدایی درون گرا بودم. ایشان می گفتند شما استعدادهایی دارید که نمی توانید بروز دهید، به من کمک کردند خودم و توانایی هایم را بشناسم. آن قدر به من انگیزه دادند که همین حالا هم، یادِ این معلم مهربان به من آرامش می دهد. همیشه مدیونشان هستم و برای سلامتی و موفقیت شان دعا می کنم.
*خب از کنکور بگویید، چه رتبه ای در کنکور کسب کردید؟
رتبه منطقه سه 515 و رتبه زیر گروه پزشکی ام هم 443 بود.
*چه شد که رشته پزشکی را انتخاب کردید؟
علاقه من به این رشته از دوران راهنمایی شکل گرفت. به طوری که خودم را جز در کسوت یک پزشک نمیتوانستم تصور کنم.
*می خواهم در خصوص چادر و حجاب از شما بپرسم. این حجاب چطور شکل گرفت؟
خب من در خانواده ای چشم باز کردم که از همان ابتدا حجاب را در چادر دیدم و آن را جزء مهمی از مهربانی های مادرم می پنداشتم. این، آغاز این انتخاب بود اما نمی توانست به تنهایی عاملی باشد برای حفظ آن. حجاب نیز مانند سایر اجزای دینداری هر فردی باید در دل فرد با استدلا ل محکم بشیند و با یقین همراه باشد تا در گذر زمان نه کمرنگ شود و نه از اصالتش دور شود.
*خب چرا حجاب؟
یک سؤال، اصلاً چرا حجاب را انتخاب نکنیم؟ چون دلایلی زیادی برای انتخاب کردن حجاب وجود دارد. هر زن مسلمان و شیعه، یقیناً به سمت کامل ترین و اکمل ترین هر چیزی حرکت کرده و در هر سطحی از دین تلاش می کند که پوشش خودش را حفظ کند. انتخاب حجاب چادر یک چیز طبیعی است و جز این را از کسی که ادعای شیعه بودن می کند، نمی توان انتظار داشت.
*برخی می گویند حجاب یک مسئله شخصی است، نظر شما در این مورد چیست؟
حجاب یک مسئله اجتماعی است نه فردی، کسی نمی تواند بگوید من یک نوع پوشش را به خاطر میل و علاقه خودم انتخاب می کنم بنابراین بدحجابی علاوه بر ایجاد مشکلات فردی می تواند مشکلات اجتماعی هم به دنبال داشته باشد.
لزوم حفظ حجاب در محیط اجتماعی، یکی از قوانین کشوری اسلامی است و باید به عنوان شهروند یک کشور اسلامی آن را محترم شمرد اما برای این که این قانون با خشنودی بیشتر اجرا شود به فرهنگ سازی نیاز است.
*در خصوص بدحجایی که این روزها در جامعه مشاهده می شود چه نظری دارید؟
بهتر است بگوییم بی حجابی، چون حجاب بد بودن ندارد، کسی که این نوع پوشش را از حدودش خارج کند بی حجاب تلقی می شود. شاید تلاش ما در بحث فرهنگی سازی این موضوع در جامعه قابل قبول نبوده است، حداقل در حد خنثی نمودن هجمه عظیم غرب علیه این قانون کشور اسلامی که ما اکنون شاهد قانون شکنی هایی در این زمینه هستیم. شاید در خیلی جاها به قول معروف با برخی از حرکات نسنجده و بدون پشتوانه ی پژوهشی کافی، آب هم در آسیاب دشمن ریخته باشیم.
*ارمغان حجاب برای شما جه بوده؟
چیزی جز ثمره طبیعی حجاب که قرآن کریم به آن اشاره کرده نبوده."جلابیب خود را به خود نزدیک کنید تا به عفاف شناخته شوید و مورد آزار قرار نگیرید." حجاب بروز روانی از شخصیت یک فرد است، کسی که حجاب را انتخاب می کند از آرامش بیشتری برخوردار است و من این آرامش را با حجاب احساس می کنم.
*از پدر و مادرتان بگویید؛ از مهربانی و ایثار آن ها و بزرگی ای که در همه پدر و مادر های ایرانی هست
خیلی از چیزهایی که دارم مدیون پدر و مادرم هستم، به ویژه مادرم، همه ما آن چیزی که هستیم از دعای خیر والدینمان است. مخصوصاً دعایی که مادر در حق فرزندش انجام می دهد، در روایات هم تأکید شده به این که برای حل مشکلات دنیوی، امیدتان به دعای مادر باشد.
*حال که بحث به این جا رسید به نظر شما آیا می شود خدا را پذیرفت و دوست داشت اما احکام آن را نه؟
معنای پذیرش خداوند در پذیرش احکام اوست . ادعای این که خدا را دوست دارم ولی نماز را نه به نظر می آید دور از عقل باشد. چطور می شود مدعی علاقه به کسی باشی ولی آن چه که او می گویید انجام ندهی و آن چه که او نمی پسندد را با خشنودی انجام دهی. حساب ما با خدا تنها باید با خودش باشد و نباید بد مسلمانی کردن برخی، ما را به دین و دستوراتش بدبین کند که البته این بهانه حتی در قیامت برای قصور ما در دینداری در نزد خداوند هم پذیرفته نیست
*مباحث سیاسی را دنبال می کنید؟ درخصوص انتخابات امسال چه تحلیلی دارید؟
زیاد آدم سیاسی ای نیستم. در خصوص انتخابات، تلاش کردم به دستورات رهبرم در این زمینه عمل کنم که سفارش کردند «حضور پررنگ داشته باشید و از کینه توزی و نفاق بپرهیزید». به هر حال هر کسی که در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرد قابل احترام است و قوانینی را که وضع می کند قابل اجرا است.
*این روزها بحث مذاکرات در رأس اخبار رسانه ها است. به نظر شما می شود به آمریکا اعتماد کرد؟
آوردن کلمه اعتماد در کنار آمریکا خنده دار است، هر آدم عاقلی که حتی تاریخچه کوچکی از اقدامات گذشته آمریکا بداند تشخیص می دهد که نمی توان به آن ها اعتماد کرد و این مسئله برای ما اثبات شده که اصول نظام جمهوری اسلامی اصول مبارزه با استکبار است.
امام خمینی(ره) واضح فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است، اگر رهبر معظم انقلاب فرمودند "نرمش قهرمانانه" همان گونه که خودشان توضیح دادند، معنی اش این نیست که ما از آن اصولمان کوتاه آمده ایم بلکه این است که فقط روش دیپلماسیمان عوض شده است.
آمریکا هر چقدر هم تلاش کند دستکش مخملی اش را مخملی تر بکند؛ آن قدر فلز زمخت زیر دستکشش معلوم است که اقدامات جنایتاکارانه تاریخی اش نیاز به چشم بصیرت ندارد. البته برخی ها این ها را می بینند اما نمی خواهند بپذیرند.
*دولت جدید و جوانان! چه باید کرد؟
مشکلات جوانان از کسی پنهان نیست و نیاز به بررسی های جدید ندارد. به اعتقاد من وقتی می توانیم مشکلات را حل کنیم که فرهنگ، روحیه تلاش و پشتکار جوانان اصلاح شود و جوانان سطح توقع خود را پایین آورده و منتظر پشت میز نشینی نباشند.
*برای آینده خودتان چه برنامه ای دارید خانم باقری؟
خب در خصوص بحث تحصیلی، تلاشم متمرکز بر بحث مسایل پزشکی خواهد بود. علاقمندم که در دوره تخصص در زمینه طب داخلی یا سنتی ادامه تحصیل دهم. اما باید بگویم نقطه پایانی زندگی هر کس دراین دنیا، مرگ است و انتقال به دنیایی دیگر. من دوست دارم در آن لحظه، خداوند ذره ای از منِ بنده اش راضی باشد. از خداوند می خواهم که مرا درمسیر رسیدن به این هدف قرار دهد.
*نظرتان درباره محرومیت استان کهگیلویه و بویراحمد چیست؟
نام کهگیلویه و بویراحمد که می آید یک وجه معرفی آن محرومیّت است. بعد از انقلاب از این محرومیت کاسته شده ولی هنوز جاهایی هستند که به حقیقت محرومند. یکی ازدغدغه های من نیز همین بحث محرومیت ها در استان است. به دلیل ارتباط نزدیکی که افراد شاغل در مباحث پزشکی با مردم دارند، این کمبود ها بیشتر احساس می شود و در خیلی از ابعاد، این محرومیت ها برایم آزار دهنده است.
فرهنگ ما هم در جاهایی بیمار است. این جا است که متخصصین فرهنگی باید وارد عمل شوند و طبابت کنند، دارو بدهند و پایش کنند تا دردی دوا شود یا حداقل دردی تسکین شود. فقر فرهنگی باعث می شود فقر مالی پر رنگ تر نشان داده شود. مردم ما لایق بهترین ها هستند و باید در مسیر این بهترین ها تلاش شود. تلاش مسئولان نیز نباید جز این باشد زیرا آنان خدمتگذاران مردم هستند.
*در بحث پزشک ها چه، چه وضعیتی در استان داریم؟
دانشگاه علوم پزشکی نیروهای خوبی را تربیت کرده که می تواند بسیاری از نیازهای استان را مرتفع سازد اما خروج این نیروها از استان به موضوع نگران کننده ای تبدیل شده است. خارج شدن نیروهای خوبی که در استان تربیت می شوند اما بعد از استان خارج می شوند دارد به یک سنت تبدیل می شود. حضور صاعقه آمیز چهره های قوی چاره ساز مشکلات نیست.
*خب درباره همین موضوع بیشتر توضیح دهید. چرا این اتفاق می افتد؟
به دلیل بافت سنتی و تصوری که به مسئولیت و جایگاه افراد در استان وجود دارد، این که هرکس در جایگاهی قرار گرفت باید یک حمایت کننده بزرگ برای اقوامش باشد، این که باید همه مشکلات طایفه واقوامش را حل کند. خب برخی نمی توانند این اخلاق را داشته باشند و شاید نپذیرفتن چنین قانون نانوشته ای برای کسانی که ماندن و خدمت کردن را در سر دارند ماندن در استان را برایشان سخت می کند. البته این تنها یک دلیل از هزار دلیل است و شاید اصلا جزء دلایل اصلی هم نباشد
*خب، بگذریم، رهبری انقلاب، آینده کشور را روشن می بینند، جای ما در ایجاد این آینده روشن چیست؟
اگر به همان مسئولیت ها و حداقل توصیه های رهبری در ارتباط با وظایف جوانان عمل کنیم مسلماً می توانیم آینده را درخشان تر کنیم، انتقاد ها و متلک هایی را که به قوانین ما وارد می کنند شاید به خاطر این است که ما جامعه را اسلامی نکردیم یا مسلمان های خوبی نبوده ایم .
*انشالله که این موضوع اتفاق بیفتد. راستی با این همه گرفتاری در درس و بحث پزشکی، فرصت مطالعه غیر درسی هم دارید؟
بله ، ولی متأسفانه در حدی که رهبر توصیه فرموده اند نیست. انشاالله این مقدار اندک حفظ شود و بر آن افزوده شود
*نام آخرین کتابی که مطالعه کردید یادتان هست؟
عبرت های عاشورا به نویسندگی سید احمد خاتمی. کتاب بسیار خوبی است که ارتباط نزدیکی به بحث های امروز جامعه ما دارد.
*این کتاب چه می گوید و مفهوم و پیام کلی آن چیست؟
کتاب عبرت های عاشورا این نکته را یاد آوری می کندکه "چرا بعد از گذشت 50 سال از رحلت پیامبر(ص) فرزندش باید این چنین مظلومانه سربریده شود، جامعه اسلامی در این مدت بعد از پیامبر باید به کجا رسیده باشد که برای حیات خود نیاز به فداکاریی به این عظمت داشته باشد "، در این کتاب نویسنده بررسی کرده بود که این خطری است که می تواند انقلاب اسلامی ما را هم نیز تهدید کند و برای در امان ماندن از این خطر چه باید بکنیم. در واقع همان طور که از نام کتاب هم بر می آید، عبرت گیری است بر آن چه که در گذشته رخ داده است تا عبرت پذیران، پند گیرند .
*به سینما هم علاقه دارید ؟ فیلم یا سریال خاصی که دوس داشته اید چه بوده؟
دریاسوجِ ما که سینمایی وجود ندارد. راستش به برخی فیلم و سریال های ایرانی که مفاهیم نازلی دارند علاقه ای ندارم. اما خب فیلم ها و سریال های زیبا مثل وضعیت سفید، مختارنامه و.. که ساختار و محتوای خوبی دارند را دوست دارم.
*نیاز فرهنگی جامعه امروز چیست؟
مهندس فرهنگی و شاید طبیبی حاذق که خوب دارو دهد
*چند روز پیش سالگرد شهادت یک شهید بزرگوار بود؛ شهید تهرانی مقدم. او را می شناسید؟
وقتی شهید شدند ایشان را شناختم، فقط می توانم بگویم از دست دادن ایشان یعنی از دست دادن یکی از مهره های بزرگ انقلاب. شهادت ایشان به من عشق به خدا واسلام و ولایت را متذکر کرد.
*دهه اول محرم امسال چطور برایتان گذشت؟
محرم پار سال را با حس و حال و هوای بیشتری گذراندم اما کلاً چند سالی شده که محرّم برای من یادآوری یک موضوع است: این که روزهای محرم مرور درس های بزرگی است که با تکرار هر ساله اش باید خوب حفظمان شود. عمیق شدن در این درس ها است که اشک ریختن برای حسین را با خود می آورد. منظورم آن عزاداری واقعی است که از ما به عنوان شیعه انتظار دارند. اشکی که با معرفت همراه باشد تعالی بخش است و این سوز است که ما را بر سر دوراهی ها به سوی کربلا هدایت می کند.
و سخن آخر؟
دعایی که از بچگی داشتم این بوده که مسیر کمال من با معرفت امام زمان (عج) همراه باشد که به یقین راه کمال جز این نیست.
گفت و گو: سیده زینب حیدری
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران