به گزارش چهار فصل به نقل از "سپاس"مهراب کیانی؛جریان اصلاحات که در انتخابات یازدهم با محمد رضا عارف وارد عرصه رقابت شد، بعد از گذشت مدتی از تبلیغات متوجه شد که با این نامزد نمی تواند آرا لازم را کسب کند لذا برای بازگشت دوباره به عرصه سیاست طرحی نو در انداخت تا بتواند شکست های سیاسی خود را به شکل حداقلی جبران کرده و ضربه ای را که در دوره دهم از خیانت برخی سران اصلاحات به نظام دریافت کرده بود به نوعی جبران کند و در فضای جامعه و سیاست جسم کم جان خود را توانی دوباره ببخشد.
از این رو بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور سهم خواهی ها آغاز شد و اصلاح طلبان سعی کردند رئیس جمهور شدن وی را به خود نسبت داده و روحانی را وام دار خود معرفی کنند تا وی از میان پست های در حال تقسیم سهم بیشتری به ایشان بدهد.
دکتر روحانی نیز با وجود مقاومت ها در برخی موارد تمام تلاش خود را در جلب رضایت ایشان ترتیب داد و بسیاری از دوستان اصلاح طلب را به پست ها مختلف از وزارت تا استانداری منصوب کرد.
اما با وجود تمام اینها بسیاری از اصلاح طلبان هنوز هم که هنوز است ایشان را اصلاح طلب و گزینه مطلوب نمی دانند و به قول اصغر زاده دولت روحانی برای اصلاح طلبان حکم رحم اجاره ای را دارد.
انتقادات اصلاح طلبان به روحانی به همین جا ختم نمی شود زیرا اصلاحطلبان که معتقدند خاتمی آنها را پای روحانی ذبح کرده است، امروز تمام تلاششان را میکنند که بهعنوان یک جریان اپوزیسیون در مقابل دولت تدبیر و امید معرفی شوند.
موسوی خویینیهادرباره مخالفت با دیدار مجمع روحانیون با روحانی اعلام کرد: «دیدار روحانی رفتن یعنی مشروعیت بخشیدن به او. روحانی از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بویی از اصلاحات نبرده است. او نیروی حاکمیت و نظام است».
از سوی دیگر روحانی نتوانست شعارهای آزادیخواهانه که برای فعالان زن اصلاحطلب داده بود را اجرا کند و حتیفائزه هاشمیکه از جمله زنان فعال در ستاد روحانی بود، به موضع انتقاد از روحانی رفت و در مصاحبه با اعتماد گفت: «عدم حضور زنان در کابینه بر خلاف برنامههای منتشر شده از طرف ایشان در زمان انتخابات، شروع خوبی حداقل برای 50 درصد جامعه نبود».
این رفتارهای روحانی باعث شدسعید حجاریانهم از گفتن لفظ اصلاحطلب برای روحانی پرهیز کند و جریان اصلاحطلب که امروز در مرحله نخست استراتژی درازمدت خود قرار دارد، از هر فرصتی برای منتقد نشان دادن خود نسبت به دولت و روحانی استفاده میکند.
سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت پس از سخنان رئیسجمهور درباره منتقدان توافقنامه در فیس بوک خود نوشت: «به نظر من «کمسواد» خواندن منتقدان و «استاد دانشگاه» خواندن اعضای تیم مذاکرهکننده یک خطای بیانی فاحش از سوی آقای روحانی است.»
پس از شریعتی،احمد کارگر نجاتیدیگر عضو حزب منحله مشارکت در دو مطلب به نقد دولت پرداخت و گفت: «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.»
وی در مطلبی دیگر با کنایه به روحانی گفته است: «چه خوب میشد اگر مقاماتی که برای رسیدن به منصب و قدرت، نیازمند رای مستقیم شهروندان هستند، بویژه رئیسجمهوری که میبایست خود را در گستره ملی در معرض انتخاب مردم قرار دهد، آرشیو محرمانهای را از تصاویر جلسهها و دیدارهایی که در دوره «رایزنی و جلبنظر و مددجویی و مشورتخواهی و... التماس دعا» با چهرهای گشاده و منتپذیر و سپاسگزار، با صغیر و کبیر برگزار کرده، در گنجه خانهاش نگهداری میکردند.برای چه؟! برای اینکه پس از استقرار بر عرش کبریایی مسؤلیت، هر از گاهی، دور از چشم «اهلبیت و دیوانخانه پر از مشاور و دستیاران ویژه و غیر ویژه»که همه هنرشان «بهبه، قربان عالی بود. خسته نباشید!» گفتن است، به تماشای آن صحنههای سراسر «استمداد و نمایش وسعتنظر و احساس و ابراز نیاز به مشورت دیگران و قربان صدقه رفتن برای حتی کوچکترین پیشنهاد یک شهروند معمولی» بنشینند تا به خاطر آورند اگر برای جلب افکار عمومی و رای گرفتن از مردم، نیاز به فهم و درک واقعیتهای زندگی و مطالبات آنان و مشورت و نظرخواهی و ارتباط مستقیم با مردم و بویژه صاحبان ایده و اندیشه و تجربه است، در برهه برنامهریزی و اقدام عملی، بسی لازمتر و مؤثرتر است!»
نگاه منفعت طلبانه دوم خردادی ها به دولت روحانی حتی در بدنه پایین دست آنها در استان ها نیز رسوب کرده و آنها تلاش دارند که به نوعی در فضای دولت جدید نیروهای خود را بازیابی کنند و در این فضا چهره مخدوش اشخاصی چون سید محمد خاتمی را بازیابی نمایند.
از همین روست که برخی رسانه های اصلاح طلب به هر بهانه ای ، پیام تبریکی،بیانیه ای،پیام تسلیتی و تشکری را از سید محمد خاتمی درج می کنند؛ حتی جالب تر آن است که این رسانه ها پیام نوروزی خاتمی را در کنار پیام نوروزی رهبر انقلاب و رئیس جمهور جز تیترهای اصلی خود درج کرده اند، پیامی که خاتمی در ان به شکل تلویحی آزادی زندانیان فتنه را درخواست کرده و اصلاحات انجام شده در دولت را نا کافی بیان نموده است. این نوع رفتار رسانه های اصلاح طلب برای این است که فراموش نکنند اصلاح طلبان به وزنه ای قوی تر برای دست یابی به اهداف حداکثری خود و سهم خواهی از نظام نیازمند هستند.
نظرات کاربران