به گزارش چهار فصل به نقل از صبح زاگرس، غلام رضا تاج گردون در آخرین یادداشت های خود از این جلسات در دو نوشته گزارشی از روند این جلسات داده است که با هم می خوانیم .
۱-جلسه عصر دوشنبه تلفیق؛ دعوای بسیجی
دیشب نرسیدم یادداشت جلسه عصر رو بنویسم بعد از اینکه من پیشنهاد ارزش افزوده و درمان را دادم یکی از نمایندگان پیشنهاد نیم درصد مالیات جدید و پرداخت به بسیجیان معسر را داد. متن طوری بود که قابل رای گیری نبود و اون نماینده عزیز هم بدلیل اینکه وارد نبود پیشنهادات رو مطرح کنه نمیتونست مصوبه بگیره. کار به تنش کشید و بخاطر اینکه جوسازی کنه گفت شماها اصلا نمیدونید بسیج و جنگ چیه و… .
من هم سکوت کردم و گفتم من وظیفمو انجام میدم. خلاصه از اقای ابوترابی خواهش کردم تشریف ببرند و ایشون را توجیه کنند. یکی از نمایندگان که احساس کرد من شاید ناراحت شده باشم خیلی ناراحت شد و گفت چرا توهین میکنید تاج گردون رزمنده و بسیجی و جانباز و خانواده شهیده.
بعد از بحث ایشون خیلیها گفتند ما نمیدونستیم. بعد از اینکه رای گیری شد و رای نیاورد خدمتشان عرض کردم چرا ما همیشه سعی میکنیم برای کارامون ارزشها را خرج کنیم، عیب یا حسن من و امثال من در اینه که نمیتونیم سابقمونو یدک بکشیم و خرج کنیم. با دوسه دعوای دیگه و پرتنش جلسه دیشب تموم شد. هرچه میریم جلو کار و دعوا بیشتر میشه. خدا بخیر بگذرونه…
۲-جلسه تلفیق و نهار با شورای شهر دوگنبدان
جلسه امروز تلفیق بهتر داره میره جلو. تبصره های درامدی تقریبا داره خوب تموم میشه. چند تا کارگروه تشکیل شد تا مسایل مهم را جمع کنه. چند کارگروه هم مدیریتش به من افتاد مهمترینش بحث دفاع بود و اینکه مسایلش را حل کنیم. اون موقع هم که سازمان برنامه بودم هم همینطور بود بحثهای مهم دفاع و نیروهای مسلح گیر من میافتاد.
ظهر شورای شهر دوگنبدان تشریف آوردن کمیسیون و ظهر نهار با هم بودیم. اتفاقا بعد از اینکه نماز رو به امامت حاج اقا مصباحی خوندیم نهار را با ایشون صرف کردیم. بچه های شورا مطالبی گفتن و ایشون هم نکاتی مطرح کرند.
چند تا موضوع گفتن و من هم چند موضوع گفتم. حین جلسه آقای تابش رییس بنیاد مسکن اومد و کم کم شلوغ شد و آقایون و خانم تشریف بردن جلسه با شورای شهر تهران. خیلی مراجعه کننده از دستگاهها توی راهرو بود. از بهداشت و درمان حواله پونصد میلیونی برای بیمارستان شهید رجایی گچساران برای خرید تجهیزات آی سی یوی کودکان و آی سی یو را آوردند.
خوشبختانه تو این یکسال طبق قولی که به مردم داده بودم اتاق جراحی مغز و اعصاب و آی سی یو و… راه اندازی شد و حتی اگر عمل جراحی یک مسلمان در اون بیمارستان منجر به نجات جان او بشه زحمات مدیران درمان گچساران که تونستن بعد از سالها جور گذشته ها را کشیدن پاسخ داده. به هر حال امروز هم عصر کار ادامه یافت و من جلسه را اداره میکردم. البته تنش کمتر و من هم آرومتر. زودتر اومدم منزل هشت شب. با دویست وسی اس ام اس و دهها تلفن بی پاسخ.
نظرات کاربران