به گزارش چهار فصل ، گفتگوی محمدرضا خاتمی نماینده اصلاح طلب مجلس ششم و دبیرکل حزب منحل شده مشارکت باروزنامه آرمان(1392/11/2) حاوی نکات و ملاحظات قابل توجهی بود.خاتمی در این مصاحبه تلاش نمود که در برابر سوالات غرض ورزانه و سیاسیکارانه خبرنگار ایستادگی کرده و پاسخهایی ارائه دهد که پیش از این از وی کمتر شنیده شده بود. به عنوان نمونه وقتی خبرنگار تلاش دارد تا احمدی نژاد را تخریب کند و از خاتمی در مورد ارتباط بابک زنجانی و دولت نهم میپرسد، چنین پاسخ میشنود:
«من انتظارم این است که مسائل، را سیاسی نکنیم. معتقدم که ساختارهای اقتصادی اداری و بروکراتیک کشور مشکلات عمده دارد. این مشکلات نه مربوط به دوره احمدینژاد، نه مربوط به دوره خاتمی و نه مربوط به دوره هاشمی است. از اول تا الان این مشکلات وجود داشته است. ببینید در زمان جنگ هم عدهای از این فضا استفاده کرده و پولدار شدند. نمیتوان اینگونه گفت که چون این دولت بوده است پس فساد هم فقط مربوط به آن است زیرا ساختارها ایراد دارد و متاسفانه مشکل اصلی این است که ارادهای برای اصلاح این ساختارها وجود ندارد.»
موضوع بعدی مورد علاقه خبرنگار افراطی روزنامه آرمان اختلاف بین مجلس و دولت است که وی دوست دارد به نفع دولت و در محکومیت مجلس کلامی را از زبان دبیرکل سابق حزب مشارکت بیرون کشیده و احتمالا آن را برای تیتر روزنامه افراطی برگزیند. اما باز هم ناکام میماند. وقتی خبرنگار میپرسد:
«تنها 6 ماه از فعالیت دولت تدبیر و امید گذشته است، اما شاهدیم که تا امروز 3 کارت زرد به وزرا داده شده و بطور مداوم وزرا را به مجلس احضار میکنند. این با شعار تعامل در ابتدای کار دولت همخوانی ندارد. این روند را چطور تحلیل میکنید؟» خاتمی پاسخ میدهد: « این موضوع طبیعی است چون مجلس از لحاظ سیاسی جناح همراستا با دولت نیست اما مجلس است و باید این حق را برای مجلس قائل باشیم. مجلس خانه ملت است و طبق قانون وظیفه نظارتی خود را انجاممی دهد.» در ادامه باز هم خبرنگار تلاش دارد تا اغراض سیاسی خود را دنبال کند، لذا با رویکردی زیاده خواهانه میپرسد: «طبیعتا مردم رفتار معدود نمایندگان که فقط مطابق میل جناح خود عمل میکنند را قبول ندارند.»
« ما باید قواعد بازی را بپذیریم. مجلس حق سوال و استیضاح دارد و این کار را میکند. اما دولت میخواهد چه کار کند؟ دولت اگر فکر میکند مواضعش درست است باید محکم بایستد، با مردم حرف بزند. اینها نماینده ملت هستند. دولت اینها را به عنوان نمایندگان ملت قبول دارد. دولت باید بایستد و مواضع و برنامه خودش را بگوید؛ هم در مجلس و هم بیرون مجلس این کار را بکند. دو سال دیگر انتخابات مجلس است و آن زمان مردم درباره دو طرف قضاوت خواهند کرد. آدم هم که قحط نیست، این وزیر افتاد، یک وزیر دیگر میآید. اشتباه بزرگی که دولت در این موضوع ممکن است مرتکب شود، این است که در قبال درخواستهایی که ما فکر میکنیم حق و عادلانه نیست، تسلیم شود و کوتاه بیاید. دولت قولهایی به مردم داده است و برنامههایی را برای اجرا به مردم ارائه کرده که مردم به آنها رای دادهاند و دولت باید محکم بر سر اینها بایستد. وزیر استیضاح میشود، خوب بشود. چه اشکالی دارد؟ از آن طرف بسیار بد است که بخواهیم فضاسازی کنیم که مجلس حق سوال ندارد و بگوییم اگر مجلس سوال میکند، در فکر دیگری است. شاید در این فکر باشد اما ایرادی ندارد چون حق قانونی مجلس است. ما باید روشنگری و آگاهی بخشی کنیم و پاسخگویی کافی داشته باشیم تا مشخص شود اینها چه میخواهند. آقای رئیسجمهور فرمودند مجلس مطالباتی دارد که قانونی نیست. خوب! این مطالبات چیست ؟ باید مشخص شود که چه است. البته من معتقد به افشاگری نیستم که سندهای خصوصی و خانوادگی و مالی و... را رو کرده و طرف را تخریب کنیم اما روشنگری و آگاهی بخشی و شفافیت امر دیگری است. اگر این فضا ایجاد شود، چه اشکالی دارد که چند وزیر هم بیفتد؟ این قدرت تصمیمگیری مردم را برای آینده افزایش میدهد و سبب رشد جامعه میشود. البته معتقد نیستم که تعامل نباشد بلکه تعامل و لابی باشد چون جزیی از سیاست است و رایزنی باید باشد اما اینکه به هر قیمتی حتی به قیمت دست کشیدن از تعهدی که با مردم داشتیم بخواهیم مجلس را راضی کنیم اشتباه است که ضررکننده اصلی آن خود دولت خواهد بود.»
این گفتگو نکات مثبت شنیدنی دیگری نیز داشت که برای جلوگیری از اطاله کلام از نقل آن صرف نظر گردید. اما نکته اساسی در این میان آن است که این گونه سخن گفتن با سوابق حزب سیاسی که آقای خاتمی به آن متعلق بوده و روزگاری دبیرکلی آن را برعهده داشته سازگاری ندارد!
همه به خاطر داریم که تندترین اقدامات و اظهارات توسط نمایندگانی در مجلس ششم ابراز میگردید که به صورت رسمی در حزب مشارکت عضویت داشتند. از نطقهای جنجالی و هتاکانه پیش از دستور گرفته، تا طرح قانون نامشروع مطبوعات که با حکم رهبری تصویب آن لغو گردید!
از ارائه طرح سه فوریتی پذیرش ان.پی.تی تا نامهنگاری توهین آمیز به رهبری! از تحصن نمایندگان در روزهای پایانی و تلاش برای به تاخیر انداختن انتخابات مجلس هفتم تا استعفای فاطمه حقیقت جو و ... ! همه و همه اقداماتی است که در کارناکه سیاه حزب مشارکت ثبت گردیده است.
وضعیت مطبوعات وابسته به حزب مشارکت و اعضای آن که وضعیتی بغرنجتر داشت و روزی نبود که مقاله یا یاداشت و گفتگویی منتشر نگردد که در آن یکی از ارزشهای اسلامی یا انقلابی مورد هجمه قرار نگرفته و حساسیتهایی را در جامعه اسلامی به همراه نداشته باشد!
البته نتیجه آن تندورویی خیلی زود خود را نشان داد! از شکست در انتخابات شوراهای شهر دوم گرفته تا شکست نامزد افراطی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری نهم در خرداد 84 که "مصطفی معین" جایگاهی بهتر از پنجمی در میان هفت نفر نیافت! و مردم نشان دادند که از افراطیونی چون حزب مشارکت خسته شدهاند و اقبال از این حزب با همین رویکرد ساختارشکنانه و افراطی به سرآمده است!
اما اوج بیقانونی و افراطیگری و ساختارشکنی این حزب را میتوان در ماجرای انتخابات سال 88 و فتنه پس از آن مشاهده نمود که حزب مشارکت نقش محوری را در وقوع آن حوادث تلخ برعهده داشت. این حزب بطور رسمی حمایت خود همه جانبه خود را از سران فتنه اعلام نمود و در دروغ بزرگ تقلب در انتخاب همراه آنان بود و در اردوکشیهای خیابانی نقشی کلیدی داشت! و همین اقدامات خیانت بار و مخالف قانون و مصالح کشور بود که کار را به تعطیلی قانونی این حزب انجامید!تداوم فتنهگری اعضای وابسته به این حزب تا انتخابات مجلس نهم نیز ادامه یافت که این افراد با صراحت از "تحریم انتخابات" سخن گفتند.
اعلام نتایج انتخابات باشکوه اسفند 90 با حضور 64 درصدی ملت کافی بود تا شکست مسیر افراط و فتنهگری آشکار گردد و مجموعههایی چون حزب مشارکت حساب کار دستشان آید! و تحقق حماسه بزرگ 24 خرداد و حضور باشکوه ملت در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین پیروزی آقای روحانی با تنها250 هزار رای بیش از حد لازم کافی بود تا پرونده دروغپردازیها و فتنهگریهای سران و اصحاب فتنه برای همیشه جمع گردد.اظهارات آقای محمدرضا خاتمی با سیاقی متفاوت از گذشته و با فاصله گرفتن از ادبیات افراطی و ساختارشکنانه به واقع بعد از وقوع این حوادث شکل گرفته است که در مورد آن دو گمانه قابل طرح است:
1- گمانه بدبینانه، سخن گفتن با این ادبیات را محصول اتخاذ سیاست تقیه و فریب توسط این جریان افراطی میداند که تلاشهایی را برای جلب اعتماد مسئولین و بازگشت به فعالیتهای سیاسی آغاز کرده است که هدف آن فعال شدن در آستانه برگزاری انتخابات مجلس دهم است.
2- اما گمانه دوم که میتوان گمانه خوشبینانه تری برای تحلیل رفتار سیاسی آقای محمدرضا خاتمی باشد آن است که درسآموزی و عبرتگیری از روند افراطی گری در دهه گذشته، موجب شده تا شاهد اتخاذ مواضعی اعتدالی و منطقیتر از گذشته توسط ایشان باشیم.
با فرض گرفتن گمانه دوم باید چنین اظهاراتی را به فال نیک گرفت و امیدوار بود که به تدریج افراطیون به حاشیه رانده شده و عقلای قوم دوم خرداد که هنوز به اصول و آرمانهای انقلاب و امام(ره) معتقدند و در چارچوب قانون اساسی فعالیت سیاسی خود را تعریف میکنند، جایگاه و اعتبار و محوریت بیشتری در اردوگاه آنان بیابند.
هر چند اردوگاه دوم خرداد و اعضای منسوب به حزب مشارکت برای آنکه گمانه دوم را در اذهان عمومی جا بیندازند و آنان را متقاعد نمایند که "افراطیون" گذشته امروز به "اعتدالیونی" در چارچوب منافع ملی و قانون بدل شدهاند، فرسنگها فاصله دارند و باید تلاشهای فراوانی انجام دهند که سخنان آقای محمدرضاخاتمی میتواند آغازی بر این اعتمادسازی باشد.
مهدی سعیدی
منبع: بصیرت
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران