نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

16. آذر 1393 - 8:59
مسئول بسیج دانشجویی کهگیلویه و بویراحمد گفت: بسیج دانشجویی ذره‌ای از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب در دانشگاه کوتاه نمی‌آید.

چهارفصل، شهرام مهدوی‌مطلق ، رئیس بسیج دانشجویی کهگیلویه و بویراحمد در یاداشتی نوشت، با بررسی حوادث قبل و بعد از 16 آذر 1332 و حرکت دانشجویان دانشگاه تهران علیه سیاست‌های آن روز دولت کودتایی که بعد از 28 مرداد همان سال سرکار آمده بود به ماهیت اعتراض دانشجویان به حضور ریچارد نیکسون بیشتر و بهتر پی می‌بریم.

 

پس از کودتای انگلیسی ـ آمریکایی 28 مرداد که منجر به سرنگونی دولت مصدق شد، سرسپردگی رژیم شاه ،آمریکا و انگلیس به اوج خود رسیده بود و در پی اقدامات و سیاست‌های رژیم جهت نفوذ هر چه بیشتر امریکا و انگلیس در ایران پس از کودتا، در آبان ماه سال 1332 دولت وقت از سرگیری روابط مجدد ایران با بریتانیا را رسماً اعلام و از حضور ریچارد نیکسون در دانشگاه تهران در روز 16 آذر خبر داد.

 

این خبر در کنار سایر اقدامات دولت کودتا مورد اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران واقع شد که رژیم با اطلاع از اعتراض دانشجویان تمام تلاش‌های خود را به کار گرفت تا به هر قیمتی صدای اعتراض دانشجویان را خاموش نماید و حتی در برخی موارد آمده است که نگهبان دانشگاه گفته در تلفنی که زده شد، شنیده است که حتی یک دانشجو را شقه کرده و جلو دانشگاه آویزان کنند تا برای دیگران درس عبرتی باشد.

 

آن‌گونه که شاهدان عینی از جمله شهید دکتر چمران نقل کرده در 16 آذر آن سال با توجه به حضور فزاینده نیروهای پلیس و خصوصا دسته (جانباز) که ظاهرا گارد خاصی بوده، برای جلوگیری از اعتراض دانشجویان و به بهانه اینکه دانشجویان به آنها خندیده‌اند وارد یکی از کلاس‌های درس دانشکده فنی می‌شوند و با تهدید نگهبان دانشگاه به سمت دانشجویان تیراندازی و در زد و خوردهای آن روز نهایتا سه نفر از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران به ضرب گلوله مستقیم کشته می‌شوند و فردای همان روز نیکسون وارد دانشگاه می‌شود و در سکوت مرگبار دانشگاه دکترای افتخاری حقوق دریافت می‌کند.

 

روح استکبارستیزی این دانشجویان و اینکه گرایشات مذهبی هم داشتند و اعتراض به سرسپردگی دولت وقت از شاخصه‌های این حرکت ظلم‌ستیز است که نباید با قلب واقعیت و تغییر ماهیت این حرکت استکبارستیز و هیهات من الذله دانشجویان، در راستای اهداف نامشخص و جریانات سیاسی خاصی مصادره شود و این ظلم بزرگی در حق جنبش دانشجویی است.

 

ماهیت 16 آذر به وضوح مشخص است که در برابر دخالت بیگانه در امور کشور و در مقابل سرسپردگی دولت وقت به آمریکا و بریتانیای آن روز و امثالهم بود.

 

* بررسی تاریخی جنبش‌های دانشجویی در سده اخیر

 

در بررسی تاریخ جنبش‌های دانشجویی به این نتیجه می‌رسیم که دانشگاه هیچ‌گاه در برابر استکبار و نفوذ بیگانه در کشور و همچنین وابستگی دولت‌ها به استکبار خاموش نبوده است.

 

جریانات و مبارزات دانشجویی قبل از انقلاب را می‌توان در سه یا چهار دهه متفاوت تقسیم و تحلیل کرد:

 

در دهه اول و شروع و یا تأسیس دانشگاه در کشور در ابتدای قرن اخیر

 

1- در دهه اول قرن حاضر یعنی با شروع رسمی دانشگاه‌ها و دانشسراها شاهد ظهور جنبش‌های صنفی با گرایش چپگرا هستیم.

2- در دهه دوم 1320 به بعد جریانات دانشجویی با چپ‌گرایی حزبی همراه با آرمان‌های ملی‌گرایانه و تا حدودی اسلام‌خواهی.

3- در دهه سوم 1330 به بعد ظهور و بروز اسلام‌گرایی و گفتمان دینی در مبارزات و جریانات دانشجویی.

4- در دهه چهارم 1340 همراهی با نهضت اسلامی حضرت امام خمینی (ره).

 

به طور مشخص از دهه 30 و حدود سال 1332 اسلام‌گرایی و اسلام‌خواهی و نوعی گرایش‌های مذهبی قوی در مبارزات و اعتراضات دانشجویی به چشم می‌خورد.

 

اگر همه حرکت‌ها و مطالبات حق‌طلبانه و استقلال‌خواهی دانشجویان همواره در مقابل اقدامات مداخله‌گرایانه قدرت‌های بیگانه و یا بر علیه اقدامات ددمنشانه رژیم وابسته به غرب بوده است و نمی‌توان آن‌ها را خالی از انگیزه‌های توحیدی دانست اما با توجه به حضور جریانات چپ‌گرا و سوسیالیستی و مارکسیستی گفتمان غالب با رویکردهای مارکسیستی بوده است.

 

یکی از دلایل گرایشات مارکسیستی در بین جنبش‌های دانشجویی قبل از دهه 50 خفقان شدیدی بود که اجازه بروز گرایشات دینی را نمی‌داد و شاید آزادی نسبی سایر گرایش‌ها به مثابه نسیمی برای جامعه آن روز محسوب می‌شد و فعالین فرهنگی سیاسی با تمایل به این نوع گرایشات غیر دینی حداقل تنفسی در این نسیم نامبارک داشتند و چاره ای جز این نبود اما می‌توان گفت که  ظهور جنبش‌های اسلام گرایی دانشجویی واکنشی بود در برابر هجوم بی‌امان جریانات مارکسیستی در بین جنبش‌های دانشجویی در انتهای دهه 20 در دانشگاه‌ها.

 

بدون تردید مبارزات و تشکیلات مبارزاتی روحانیت تأثیر و نقش فزاینده‌ای در جنبش‌های دانشجویی و هدایت و سوق آن‌ها به گرایشات دینی و مذهبی داشت.

 

کانون‌های مبارزاتی روحانیت در تاریخ معاصر مثل جمعیت مبارزه با بی‌دینی توسط نواب صفوی یا کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد، جامعه اسلامی شیخ عباسعلی عباسی و یا کانون اسلامی آیت‌الله طالقانی و سایر علمای اسلام و روحانیت مبارز در ظهور تفکرات اسلام‌گرایی و اسلام‌خواهی در بین مبارزات دانشجویی در دهه 20 نقش بسیار زیادی داشت.

 

در دهه 30 چهار ویژگی مهم در جنبش های دانشجویی با رویکرد دینی به وجود آمد که عبارتند از: 1. حرکت به سمت اصلاح جامعه طبق اصول شرع مقدس اسلام، 2. تلاش جامعه دانشجویی مسلمان برای اتحاد و وحدت در بین دانشجویان مسلمان، 3. حرکت‌های جهادی جهت انتشار حقایق و مکتب و ایدئولوژی اسلامی، 4. مبارزه فرهنگی و فکری با جریانات منحرف و خرافه زدایی از گفتمان دینی.

 

در این مقطع زمانی یعنی بین سال‌های 1320 تا 1342 رویکرد غالب جریانات دانشجویی بر محور ملی‌گرایی بود و در کنار آن گرایش‌های دینی قوی هم وجود داشت.

 

در این دهه نوع مبارزات و اعتراضات و یا جریان‌سازی‌های دانشجویی یکنواخت و بدون تنوع در گرایش‌های اصلی مبارزات بود که با توجه به تلاش جریانات دینی در دانشگاه‌ها در دهه 40 این شاخصه‌ها ارتقا یافت.

 

در بررسی روند جریانات و جنبش‌های دانشجویی در سده اخیر، شاهد یک نوع جهش با چاشنی دین در دهه 40 هستیم که رنگ و روی مبارزات دانشجویی را به سمت مطالبات دینی سوق می‌دهد.

 

در دهه 40 جنبش دانشجویی در ایران از یک رشد فرهنگی و فکری در حوزه ایدئولوژی، آزاداندیشی و نظریه‌پردازی برخوردار شد و مبانی تئوریک در مبارزات دانشجویی به عنوان مبنا قرار گرفت و لذا در این دهه شاهد تنوع مبارزات و تنوع گرایشات و تکثر نظریات دانشجویی اعم از سیاسی، فرهگی و اعتقادی هستیم.

 

در دهه 40 ارتباط دانشجویان مبارز با توده‌های جامعه و واقع‌گرایی آنان در اقدامات و اعتراضات دانشجویی ملموس‌تر بوده و در عین حال پیوند و یا نوعی همگرایی محسوس و نامحسوس بین جامعه دانشجویی مبارز و جامعه روحانی مبارز به وجود آمد.

 

در این دهه مبارزه علیه استکبار جهانی و نظام امپریالیستی، حاکم و رژیمی که سرسپردگی محض به غرب از جمله آمریکا و انگلیس داشت، در کنار تحصیل برای دانشجویان ایران نهادینه شده بود و در اندیشه و عمل دانشجویان مبارز توأم با تحصیل نمایان بوده و با شروع علنی نهضت اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در 15 خرداد 1342 و واکنش صریح و سریع دانشجویان نسبت به دستگیری حضرت امام (ره) در 15 خرداد سال 42 و همراهی دانشجویان با مردم عادی و بازاریان در حمایت از مرجعیت، فصل دیگری را در مبارزات دانشجویی رقم زد و یک نفس‌گیری مجدد و این بار با انگیزه‌های قوی دینی و در عین حال حول محور روحانیت و مرجعیت انقلابی و با اتصال به رهبری دینی در مبارزات دانشجویی را به وجود آورد.

 

از سال 42 به بعد اکثر اعتراضات و اقدامات دانشجویی در ایران و خارج از ایران رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و نوع شعارها حتی در اعتراضات صنفی از شعارهای معمولی به شعارهای تند و انقلابی علیه رژیم و اربابان غربی و شرقی آن بود. جنبش دانشجویی آرمانگرا تا دهه 50 با چنین رویکردی و با تاسی از روحانیون مبارز و خصوصا مرجعیت به طور مداوم در خطوط مقدم اعتراضات مردمی در کنار اعتراضات روحانیت قرار گرفت و به جایگاه خود بیش از پیش واقف گشت و زندانی‌ها و شکنجه‌ها، اخراج و تنبیهات انضباطی و آموزشی نتوانست حتی بخشی از حرکت جنبش دانشجویی را ولو برای مدتی متوقف کنند.

 

این مبارزات در دهه 50 وارد فازهای جدید و شفاف‌تری در مبارزه با رژیم شاه شد؛ گروهی معتقد به جنبش مسلحانه بودند که راه مقابله با رژیم ستمشاهی را اقدام مسلحانه و علنی می‌دانستند، هر چند که پر واضح بود که اقدام مسلح یک گروه دانشجو در برابر آن همه ادوات نظامی کارایی چندانی نمی‌توانست داشته باشد.

 

اما به هر جهت این شیوه را انتخاب کردند که نقش گروه‌های چپ‌گرا با گرایش‌های التقاطی مثل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در جذب  و تشکیل این طیف‌ها بسیار پررنگ می‌نماید.

 

گروه‌های دیگری اقدام فرهنگی را برگزیدند که آن روز توسط روحانیون مبارزی مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح و مقام معظم رهبری، دکتر شریعتی و... رهبری می‌شد و محور نهایی این طیف مرجعیت و رهبری حضرت امام (ره) بود و در واقع روحانی‌محور بودند و محتوای غالب جنبش‌های دانشجویی در این دوران گفتمان و دغدغه‌های دینی اسلام ناب بود.

 

در این زمان در اکثر گروه‌های دانشجویی گفتمان دین و ارزشهای دینی و انقلابی مطرح بود که روحانیت محور مبارزه بود. در کنار گفتمان دینی گرایش‌های مارکسیستی و غربگرا و یا شرقگرا با شدت و ضعف‌هایی نیز در جنبش‌های دانشجویی وجود داشت و در واقع نوعی انحراف را در مبارزات و مطالبات دانشجویی پیگیر بودند.

 

از طرف دیگر رژیم شاه در این مقطع نسبت به ایجاد سرگرمی‌های کاذب برای جوانان و دانشجویان برای دور نگه داشتن از جریانات اجتماعی اقدام می‌کرد و سالن‌های رقص و اشاعه اباحه‌گری تعمدا از طرف دولت در دانشگا‌ه‌ها تئوریزه می‌شد که در نهایت درگیری‌های مناظره‌ای و گفتمانی بین دانشجویان مبارز به وجود آمد و رؤسای اکثر دانشگاه‌ها هم از جنبش‌های مستقل حمایت نمی‌کردند.

 

با تشکیل بسیج دانشجویی در دانشگاه‌ها بر اساس فرمان امام خمینی (ره) در سال 65 و بعد از آن قانون مجلس شورای اسلامی و ابلاغ شورای عالی انقلاب فرهنگی، خون تازه‌ای در جریانات دانشجویی جاری شد.

 

بسیج دانشجویی فراتر از یک تشکل بلکه با یک تفکر انقلابی برخاسته از مکتب عاشورا در کنار سایر تشکل‌های دانشجویی و حمایت و پشتیبانی از رشد سایر تشکل‌ها در دانشگاه با آرمانخواهی و مطالبه‌گری مداوم برای رسیدن به جامعه آرمانی بر اساس اهداف و آرمان‌های بلند انقلاب و ارزش‌های نظام و با پیروی از ولی خود همواره در وسط میدان انقلابی‌گری و برای دفاع از ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب ایستاده و تا ظهور دولت یار، در رکاب امیر کشور عشق خواهد بود.

 

===========================

منبع:فارس

 

انتهای پیام/گ

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی