نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

13. خرداد 1393 - 21:18
رییس سازمان بسیج مستضعفین گفت: به نام عقلانیت نمی توان راه امام را کنار گذاشت، راه امام عین عقلانیت و عقلانیت، رهرو راه امام راحل است. نمی توان به نام اعتدال سخن امام را تعدیل کرد چراکه سخن امام، خودش عدالت است و پیروی از راه او یعنی میانه روی و اعتدال.

به گزارش چهارفصل به نقل از پایگاه اینترنتی بسیج؛ سرتیپ بسیجی محمدرضا نقدی جانشین فرمانده کل سپاه در امر بسیج و رییس سازمان بسیج مستضعفین در نشست نهضت روشنگری با موضوع تبیین سیره و اندیشه امام خمینی علیه الرحمه که در مسجد انصارالحسین علیه السلام برگزار شد سخنرانی نمود. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است:

امام خمینی علیه الرحمه حق بزرگی بر گردن همه بشریت علی الخصوص ایران دارد چرا که با جهاد مخلصانه ی خود، این ملت را از حضیض ذلت و از کنج بدبختی و بیچارگی به اوج عزت و اقتدار رساند. با نگاه به وضعیت ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی، باید سر تعظیم در برابر این مرد بزرگ فرود آورد. امام راحل در تمامی شئون ملت ایران را به حد بالایی رساند.
قبل از انقلاب در عرصه سیاسی، حکومت پهلوی با یک تماس تلفنی و یا نظر سفیر یا افرادی مادون سفیر از کشورهای غربی، ترکیب کابینه تغییر می کرد. ولی امروز ایران در نقطه ای قرار دارد که پنج کشور قدرتمند جهان زورشان نمی رسد باید کشور ششم را هم بیاورند تا بشوند 5 + 1 باز هم نمی توانند با تمام نفوذ سیاسی و فشارهای مبتنی بر قدرت نظامی هنوز نتوانستند بر آرمان های این ملت پیروز شوند و نظر خود را به ایران تحمیل کنند.
همان کشور زیردست، امروز آنها را در فلسطین، لبنان، عراق و امروز در سوریه شکست داده است.
در عرصه دفاعی، با تکیه بر توان داخلی و دانش متخصصان حزب اللهی جوان امروز از سلاح هایی در ایران رونمایی می شود که در دنیا منحصر به فرد است و دیگران از جزئیات این ابتکار ملت ایران آگاهی ندارند.
در فرهنگ، ملتی که قبل از انقلاب برنامه خاصی برای مناسبت های بزرگ غیر از محرم و صفر نداشت، امروز به جایی رسیده است که شاهد استقبال و حضور گسترده مردم بویژه نسل جوان انقلاب در اعتکاف، مراسم ایام فاطمیه، انس جوانان با شهدا و حضور میلیونی مردم در زیارتگاه ها و مقاتل شهدا و ... هستیم و آثار فراوانی در عرصه های فرهنگی هنری در طراز جهانی تولید می کند.
بیداری امروز در کشورهای اسلامی منطقه، سایر نقاط جهان و حتی در قلب آمریکا، مرهون حرکت مخلصانه امام راحل است که با مجاهدت خود به روشنگری جهانیان و آزادیخواهان پرداخت.
برخی برای پایان عصر امام لحظه شماری می کنند؛ می پرسند تا چه زمانی باید این مبارزه را ادامه داد؟ تا چه وقت باید جهاد کرد؟
پاسخ ملت غیور و شرافتمند ایران که به تعبیر امام راحل بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله صلی الله علیه وآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیهما هستند، این است که پایان عصر خمینی علیه الرحمه، آغاز حکومت امام زمان عجل الله فرجه می باشد. این ملت تجربه شیرین و تاریخ پرافتخار، پر درد سر و عبرت انگیز خود را با شعارهای پوچ و توخالی عوض نمی کند و دست از مبارزه برنمی دارد.
امروز دشمن در مخالفت با اندیشه های امام خمینی علیه الرحمه حرکت پیچیده ای را آغاز کرده و باید با دقت آنها را شناخت و در برابر آنها ایستاد چراکه پس از موضع گیری و شعار علیه اندیشه های امام راحل که همگی شکست خورده و امواج نهضت امام پیش رفته است، دشمن با برنامه و طرح جدید به میدان آمده است و می خواهد با نام امام به جنگ با امام برود.
دشمن می داند که عمق ارادت ملت ایران نسبت به افکار امام راحل چقدر است، به همین دلیل تصریح در مخالفت با امام و افکار امام فایده ای ندارد. پس همانطور که دشمنان اسلام، قرآن ها را بر سر نیزه کردند، امروز نیز در مقابله با افکار و راه امام، این نقشه با روش های پیچیده ای پیگیری می شود. برخی از این روش ها را می توان اینگونه برشمرد:
- امام را در یک خانواده خلاصه کرده و حرف و سخن نوه و نتیجه ی امام بزرگوار را موضع امام راحل تلقی می کنند حتی اگر حرف بیراه و مفسده انگیزی توسط بعضی افراد فاقد صلاحیت زده می شود آن را بزرگ کرده و به امام نسبت می دهند.
- با القائاتی همچون خواب دیدن، خاطره گویی های نادرست و غلط و ... مطالبی را در مخالفت با نصّ صریح کلام امام بیان می کنند.
- می گویند سخنان امام مانند قرآن نیاز به تفسیر و اجتهاد روز دارد. باید دید این تفسیر و اجتهاد از سخنان امام چیست؟ و باید پرسید کدام تفسیر؟ آیا تفسیری را که مخالف اصول است می توان پذیرفت؟ امروز برخی به نام تفسیر و اجتهاد به روز از سخنان امام، طوری تفسیر می کنند که اصول انقلاب را زیر سوال ببرند. مگر می شود قرآن را طوری تفسیر کرد که اصل توحید و نبوت را نقض کند؟ کلام امام را هم نمی توان طوری تفسیر کرد که اصول مرام او را مخدوش کند. در این رابطه بهترین ملاک، وصیت نامه امام است که کسی نمی تواند مدعی شود که این موضع مربوط به دوره خود ایشان است و باید تفسیر به روز شود چرا که امام فرمود این وصیت خطاب به نسل های آینده است و محدود به زمان گذشته و قابل تفسیر نیست.
- در ظاهر از عشق و محبت به امام سخن گفته می شود ولی پشت این لایه ی ظاهری، مواضعی مخالف سخنان امام گرفته می شود و این مواضع غلط را در لفافه ای از دلسوزی و محبت می پوشانند.
به نام عقلانیت نمی توان راه امام را کنار گذاشت، راه امام عین عقلانیت است و جریان عقلانیت، رهرو راه امام راحل است. نمی توان به نام اعتدال سخن امام را تعدیل کرد چراکه سخن امام، خودش شاخص اعتدال است و پیروی از راه او عین میانه روی و اعتدال می باشد. همانطور که در صلوات شعبانیه آمده است اعتدال یعنی سوار شدن بر کشتی ولایت و آنکه عقب بماند یا جلو بزند غرق خواهد شد. این فقط افراط نیست که محکوم است، تفریط هم محکوم است.
امروز پیروزی در استمرار راه امام است. باید مواظب ترفندها بود و با این روش ها نباید با نسب خانوادگی، رفاقت، خاطره گویی نادرست یا تفسیر دروغین سخن امام و... اصل راه و مرام امام را گم کرد.
برخی بر خلاف آیات و روایات، تصور می کنند انسان باید در این دنیا بدون هیچ مشکلی در رفاه و آسایش زندگی کند. اگر زندگی بدون مشکل برای انسان یک ارزش بود، بی شک پیامبر اسلام شایسته ترین فرد برای این زندگی است، ولی پیامبر با تحمل سختی هایی همچون اهانت، ترور، حصر اقتصادی و جنگ های فراوان، راه مبارزه با کفر، جهل، طاغوت و استبداد و تحمل مشکلات با عزت را انتخاب کرد.
اگر شیوه حکومت سازشکارانه و کوتاه آمدن در برابر دشمن برای تحمل نکردن کمترین مشکلات و درگیری ها عقلانی بود، آیا امام علی علیه السلام که عاقل ترین فرد است نمی توانست این راه انتخاب کند؟ حال آنکه طبق روایت، امیرالمومنین در هنگام مرگ اثر هزار زخم بر تن داشت و در مقابل زیاده خواهان و منحرفان، استبداد و جهل بارها ایستاد و جنگید.
امام خامنه ای در همین زمینه در فرمایشات خود در روز مبعث فرممودند: "مشکلات همیشه وجود دارد ... انسان های با خرد برای زندگی عزت مندانه مشکلات را با عزت و انسان های بی خرد همین مشکلات را با ذلت تحمل می کنند و به جای خدا به دشمنان اسلام تمسک می کنند تا برای خود عزت درست کنند و این عزت به دست نمی آید".
در تاریخ عبرت های فراوانی از ذلت ها، بدبختی ها و پشیمانی ها که نتیجه ترک مبارزه به نام عقلانیت است وجود دارد. عقل حکم می کند که با تحمل خسارت کمتر، خسارت بزرگتر را دفع کرد. انتخاب راه مبارزه با ظلم و استبداد و پذیرش مشکلات و سختی های مترتب بر آن برای دفع خطر بزرگتری است که مترتب بر سازش و تسلیم و ذلت در مقابل دشمن است و این همان روش عقلانی است که اسوه ها و بزرگان ما انتخاب کرده اند.
قیام امام حسین علیه السلام قیامی عقلانی بود. ایشان با نثار جان خود و اطرافینش - که خسارت کمتر بود - از تحمیل خسارت بیشتر به اصل اسلام جلوگیری کرد. اگر با یزید بیعت می کرد و راه سازش و عافیت انتخاب می نمود، بی شک اسلام نابود می شد ولی مردم مدینه که سازش کردند و حاضر نشدند همراه امام به کربلا بروند و تسلیم در برابر طاغوت را برای پرهیز از خطر و ضرر درگیری و مقاومت انتخاب کردند چه شدند؟ جز آنکه با ذلت به دست سپاهیان یزید قتل عام شدند.
در دوران خود ما این مسئل تکرار شد. ایران 56 و 57 مشکلات مبارزه را پذیرفت و در حمایت از مرجعیت خود به میدان آمد و با تقدیم چند ده هزار شهید به عظمت علمی، سیاسی فرهنگی و ... امروز رسید.
ولی وقتی در سال 59 رژیم بعثی عراق به سرکردگی صدام متعرّض رهبری و مرجعیت عراق شد و شهید محمد باقر صدر را دستگیر کرد، خواهر ایشان شهید بنت الهدی صدر بیانیه ای را در حمایت از ایشان صادر و از مردم عراق خواست از رهبری و مرجعیت خود حمایت کنند. فردای همان روز با پای برهنه به خیابان آمد تا مردم را به یاری بطلبد؛ اما مردم نیامدند و تن به مبارزه ندادند، به زعم خودشان عقلانی عمل کردند که آسیب نبینند، نتیجه چه شد؟
رژیم مستبد و طاغوتی بعثی شهید صدر و خواهر ایشان را به شهادت رساند و از آن روز قتل عام مردم را آغاز کرد و هنوز هم این خط کشتار علاوه بر تحمل اشغال آمریکا و دیگر بلایا ادامه دارد. اگر مردم عراق ایستادگی و مقاومت را انتخاب می کردند، اوضاع به گونه دیگری بود. مردم عراق تا حمله آمریکا یک میلیون کشته و از هنگام حضور و اشغال توسط آمریکا بین 700 تا 800 هزار نفر کشته داده اند. سی چهل برابر مردم ایران کشته داد اند ولی بی فایده. ایران امروز که شهادت و سختی مبارزه را به جان خرید کجاست و عراق که از مبارزه پرهیز کرد و به حاکمیت زور تن داد با این میزان کشته کجاست و از لحاظ سیاسی، علمی، فرهنگی، قدرت نظامی، امنیت داخلی و... چه نسبتی با ایران دارد؟
اگر بخواهیم مبارزه را به نام عقلانیت کنار بگذاریم با آیات متعدد قرآن و روایات معصومین درباره جهاد و مبارزه چه باید کرد؟ مبارزه و جهاد از فروع دین اسلام است و تا هر وقت که نماز و روزه و سایر احکام برپاست، جهاد نیز ادامه دارد و مبارزه با ظالم عین عقلانیت و ترک آن از بی خردی است.
در تاریخ نتیجه ترک مبارزه، نکبت و بدبختی بوده است و ملت ایران با مبارزه و ایستادگی به اقتدار امروز رسیده و عقل حکم می کند که این راه با قدرت بیش از پیش ادامه یابد.
بهترین سند برای در امان ماندن از انحرافات در مسیر انقلاب، وصیت نامه امام خمینی است چرا که ایشان وصیت نامه خود را برای نسل حاضر و آینده دانسته است. اگر امام در جایی از کسی تعریف نموده است نیز نمی توان کاملا قبول کرد چراکه طبق بیان امام، معیار حال افراد است و ممکن است کسانی که قبلا در خط امام بوده اند، امروز از سیره و خط امام منحرف شده باشند.
وصیت نامه امام، ملاک و محک برای تشخیص انحراف است و اگر فردی نسبت به امام قرابت و انس داشته است هم باید مواضعش با وصیت نامه امام سنجیده شود.
امام در وصیتنامه سیاسی الهی خود می فرمایند: " زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید" و در قسمت دیگری آورده اند که" اگر ما با دست جنایتکار امریکا و شوروی از صفحة روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم".
آیا کسانی که می گویند رسانه ها، مطبوعات و کتب نباید هیچ کنترلی شوند و باید رها باشنمد می توانند مدعی تبعیت از خط امام باشند؟ باید دید امام راحل و بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در این مورد چه راهکاری بیان کرده اند، ایشان در وصیت نامه خود می فرمایند: "وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور ما‌بعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاه های خبری و مطبوعات و مجله‌ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همة ما و همة مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادی های مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند. و مردم و جوانان حزب‌اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاه های مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند . خداوند تعالی مددکار همه باشد".
برخی می گویند باید همه چیز آزاد باشد و هر کس هرچه می خواهد بگوید و هر کسی هر راهی را می خواهد با عقل خودش در هر مسلکی انتخاب کند. با این منطق پس چرا پلیس در چهارراه وجود دارد، مگر مردم نمی دانند باید قانون را رعایت کنند تا آسیب نبینند. یا مامور بهداشت و تایید کیفیت غذایی برای چیست؟ مگر مردم خودشان نمی توانند تشخیص دهند و غذای فاسد و مضر را نخورند.
چگونه می توان اجازه داد مردم در زیر بمباران ضداخلاقی و انحرافات قرار بگیرند و آن وقت انتظار داشته باشیم که در مردم در این فضای فاسد، راه صلاح و رستگاری را انتخاب کنند. اگر کسی اینطور فکر کرد مانند آن است که مردم را بدون پدافند در زیر بمباران شیمیایی دشمن در جنگ قرار دهد.
امروز دشمنان با هزار ترفند و با استفاده از هزاران شبکه ماهواره ای و اینترنتی، مبانی اخلاقی و سبک زندگی را هدف قرار داده اند که به مراتب از گذشته خطرناک تر است. آن فردی که مداوم تماشاگر صحنه های زشت و مستهجن است دیگر نمی تواند آنطور که باید خدا را عبادت کند و حتی در علم و ادب پیشرفت کند.
امام در چندین جای وصیت نامه خود به این موارد اشاره کرده است. امام راحل در وصیت نامه خود ملاک های عجیبی دارند که اگر در آنها دقت شود، رفتار و عمل دیگری خواهیم داشت. آیا می توان رهرو امام بود و زندگی اشرافی داشت؟
امام خمینی علیه الرحمه در وصیت نامه خود می فرماید: "رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه‌ای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه‌داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی‌توانند بفهمند".
اینها خطراتی است که امام راحل هشدار داده و در همه مسائل باید دقت کرد و هوشیار بود که راه نورانی امام که انقلاب و کشور را تا اینجا رسانده است ادامه یابد. بی شک هر چه در این را پیش برویم شرایط سخت تر می شود مانند فردی که درس خواندن را به آسانی از دبستان آغاز کرده و با تحمل سختی های بیشتر تا مدارج بالاتر دانشگاهی نیز پیش می رود. هرچه بالاتر برویم آزمایشات سخت تری در پیش است.
امروز ملت ایران به برکت اسلام به این عظمت دست پیدا کرده است و باید برای پیشرفت بیشتر از شرایط سخت تر نیز عبور کرد. دشمنی های جدید دشمن را باید شناخت چرا که دشمنی های خود را در لفافه های محبت آمیز، عناوین زیبا و جملات دلربا و مردم فریب ارائه می کند.

انتهای پیام/گ

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی