به گزارش چهار فصل به نقل از خبرگزاری فارس از گچساران، سالهاست که یا در مواقع تبلیغات انتخاباتی یا در هنگامه تعویض دولت‌ها یا در شرایط هیجانی و مجالس عمومی اشک‌ها، شعارها، نوشته‌ها و طومارها پیرامون مطالبات فرهنگیان ریخته، گفته، اعلام و جمع‌آوری می‌شود و در نهایت معلوم نمی‌شود که اولاً مطالبات فرهنگیان چیست؟ ثانیاً از کی و چگونه ایجاد شده؟ ثالثاً چه مقدار موارد آن تأمین شده و چه میزان باقی مانده؟

مطالبات فرهنگیان نه فقط در کشور بلکه در کهگیلویه و بویراحمد نیز پای ثابت وعده‌ها، قول‌های مساعد و موضوعات سخنرانی مسئولان و نمایندگان مردم در مجلس بوده که امید است بزودی این وعده محقق شود.

معلم وقتی به اوج عزت و احترام قانونی خود برگشت، تحول‌آفرین و جامعه‌ساز می‌شود

اینجانب برحسب وظیفه و افتخار به رسالت فرهنگی خود مطالبی را بیان تا شاید مورد توجه مقامات مربوطه واقع شود:

به نظر می‌آید در هر دوره‌ای و مقطعی از باب ترحم و روش عاطفه‌گرایانه بیشتر فقط مانور بر بعد مادی مطالبات فرهنگیان بوده و آنقدر این تکرار و تأکید شده که تبدیل به نوعی تحقیر و مسیر دلسوزانه‌ای به خود گرفته است و لذا مطالبات اصولی و مبنایی آن‌ها یا به فراموشی سپرده شده و تحت‌الشعاع قرار گرفته به طوری‌که اصل و فرع مطالبات کاملاً جا به جا شده‌ است.

انتظار می‌رود با اعمال نظر مقامات عالیه کشور و وزارتخانه بعد مطالبات، مالی و مادی یکبار رفع و رجوع تا هم دستاویزی برای بهره‌برداری سیاسی، اقتصادی و حقوقی قرار نگیرد و هم با تکرار مستمر سبب تحقیر و کسر شأن جایگاه عظیم فرهنگیان قرار نگیرد و هم مطالبات اصل و اساس و ساختاری مدنظر قرار گیرد نه با جعبه‌ای شیرینی یا طرح ضیافت و یک نوبت غذای گرم نوروزی و ...

طبیعی است که اگر این باور در مسئولان شکل گیرد و ریشه‌دار شود که معلم، کارمند نیست، معلم فراتر از طرح طبقه‌بندی مشاغل است، معلم پژوهشگر است، معلم مربی و دانشیار و استاد است، معلم آموزشگر و و تربیت‌دهنده است و ضرورت دارد تا هم‌سنگ و هم‌شأن و هم‌رنگ و هم‌پای اساتید دانشگاه قرار گیرد؛ آنگاه همه مطالبات تعیین تکلیف می‌شود.

باید اذعان کرد که دولت دهم و آقای حاج بابایی با به رسمیت شناختن این مهم و تصویب آن در عمر هیأت دولت، اثری ماندگار حاصل شد و حال باید به سمت اجرایی شدن پیش رفت. اجرای این مطالبه برای همیشه، تاریخ معلم را به جایگاه واقعی آن می‌رساند و معلم وقتی به اوج عزت و احترام قانونی خود برگشت، تحول‌آفرین می‌شود، جامعه‌ساز می‌گردد، آنگاه در مسیر اهداف عالیه اسلام، انقلاب و امام (ره) قرار می‌گیرد و ضمانت‌نامه سلامت جامعه را امضاء می‌کند.

آرامش خاطر و احساس تکلیف در مطالبات فرهنگی، مطالعاتی و دانش‌افزایی فرهنگیان نهفته بوده در اقتدار قانونی برای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری محورهای بهبود ساختار فکری و اندیشه سازی جامعه را طلب می‌کند.

آنها می‌خواهند نوای دلنشین قرآن و نهج‌البلاغه و ارزش‌های دینی حاکم بر روابط اجتماعی جامعه باشد، فرصت بروز خلاقیت‌ها و ابتکارات علمی، هنری،فکری و فرهنگی خود را می‌خواهند، افتخار به معلمی و سر و کار داشتن با دانش‌آموز را مطالبه می‌نمایند، معلم به دنبال آن است تا مدال معلمی خود را با غرور بر سینه نصب کند نه اینکه در بنگاه‌های مسکن یا به دنبال منزل کرایه‌ای بدود یا خود بنگاهداری و کرایه‌کشی و باربری و هر نوع شغل دوم دیگری را برای حداقل تأمین معاش برگزیند.

مطالبه‌اش ایجاد فرصت برای حضور در کتابخانه‌ها، آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌ها برای گذراندن بخشی از طرح اوقات فراغت است.

راستی تاکنون

-  کدام معلم را برای فرصت مطالعاتی و پژوهشی به کشوری اعزام کرده‌اند؟

-  کدام معلم را رتبه علمی و تخصصی داده‌اند؟

-  کدام معلم را با پژوهش و خلاقیت و ارائه ابتکار تحول‌آفرین از طرح سئوال و تصحیح برگه و مراقب جلسات امتحانی رهایی داده تا آن عظمت کاری خود را توسعه دهد؟

-  کدام معلم اهل هنر و ورزش و قرآن و کتاب و ... را به پاس نقش‌آفرینی تحول‌آفرین او به حج، عتبات عالیات و ... برده‌اند؟

-   کدام معلم بیمار لاعلاج، صعب‌العلاج، مصیب‌دیده و... را تاکنون جز با حداکثر یک برگه ابراز تأسف و یا عرض تسلیت مورد حمایت و پشتیبانی قرار داده‌اند؟

- کدام معلم ....کدام معلم....کدام معلم.؟!

و سخنی با همکاران فرهنگی؛

اینکه تلاش کنیم تا ثابت کنیم حق محرومیت دریافت نکرده‌ایم یا پاداش مرخصی نگرفته‌ایم یا میزان افزایش حقوقمان 15% است یا 20% و یا حق امتحانات به نرخ جدید باشد یا نرخ قدیم و موارد دیگر در تحول اساسی جایگاه و شأن معلمی تأثیر‌گذار نیست و در مواردی سبب ترحم و تحقیر هم شده است و می‌شود ولی انقلاب در مطالبات فرهنگیان و تعیین مسیر و جهت ارزش‌گذاری و حرمت و کرامت معلم در اجرای طرح رتبه‌بندی فرهنگیان است.

اگر این مطالبه را خواهان باشیم و پیگیر، می‌تواند تمام مطالبات دیگر را تحت‌الشعاع قرار دهد و آموزش و پرورش و معلم و عظمت و مرتبه آن را به جایگاهی برساند که انتظار قرآن از معلم بودن و مطالبه انقلاب از آنها می‌باشد.

دیر نیست روزی که فخر کسوت معلمی نماد عقلانیت و عظمت و حرمت و کرامت بر همه مشاغل باشد.

انتهای پیام/گ